موتورهد
|
|
اطلاعات هنرمند |
|
اهل کشور |
|
مدت کار |
۱۹۷۵تاکنون |
Sanctuary, SPV, Epic, GWR, Bronze |
|
وبگاه |
|
اعضا |
|
موتورهد نام یک گروه راک و هوی متال انگلیسی است که در ۱۹۷۵ بوسیله نوازنده گیتار باس، خواننده و آهنگساز، یان لمی کیلمیستر، تشکیل شد. این گروه یکی از گروه های مشهور و تشکیل دهنده جنبش موسوم به موج نو هوی متال انگلیسی است.[۱] گروه سه نفره، پاور تریو، موتورهد یکی از موفقترین گروههای این جنبش است که برنده جوایز مختلفی بخاطر آثار موسیقی اش شده است.[۲]
اگرچه موتورهد بعنوان یک گروه ترش متال و اسپید متال شناخته شده است[۳] ولی لمی خواننده اصلی گروه هیچ گاه این عنوان را دوست نداشته و همیشه از موتورهد بعنوان یک گروه راک اند رول یاد می کند.[۴] اگرچه که موتورهد اولین گروه متالی است که در آثار خود انرژی و سرعت بیشتری را بکار گرفته و به نوعی می توان گفت آنها جزو اولین گروه های ترش/اسپید متال هستند.[۵]
در رتبه بندی ۱۰۰ گروه برتر راک در تلویزیون Vh۱ موتورهد مقام ۲۶ را دارد.[۶]
پیشینه
لمی در می ۱۹۷۵ از گروه هاوک وایند اخراج می شود، دلیل آن به گفته خود لمی استفاده از مواد مخدر بوده است. لمی در کانادا بخاطر استفاده از کوکائین بازداشت شد و ۵ روز را در زندان به سر برد و از این رو گروه اجرای زنده خود را از دست داد. پس از اخراج، لمی تصمیم گرفت تا گروه جدیدی را شکل دهد، اسم اولیه گروه بسترد به معنای حرامزاده بود اما به توصیه دیگران لمی تصمیم به تغییر نام گروه به موتورهد کرد و نام گروه از آن پس موتورهد بود. این نام الهام گرفته از آخرین آهنگی بود که لمی برای هاوک وایند ساخته بود.[۷]
در ۱۹۷۵ گروه با ترکیب اعضای این چنین یعنی لمی نوازنده گیتار باس و خواننده، پینک فریس و لری والیس نوازنده گیتار و لوکاس فاکس نوازنده درامز با عقد قردادی با شرکت United Artists شروع به اجرای آثار خود نمودند. در همین سال آنها در استودیویی در لندن اولین آلبوم خود را ضبط کردند، آلبومی که در ابتدا شرکت ناشر از قبول پخش آن سرباز زد (اگرچه این آلبوم با نام On Parole در ۱۹۸۰ منتشر شد).[۸]
ترکیب موتورهد تا به امروز تغییرات بسیاری را به خود دیده است اما ترکیب گروه سه نفره شامل لمی، کلارک، تیلور معروفترین و مشهورترین ترکیب گروه است.[۹]
آلبومها
سال انتشار |
نام آلبوم |
۱۹۷۵ |
On Parole |
۱۹۷۷ |
Motörhead |
۱۹۷۹ |
Overkill |
۱۹۷۹ |
Bomber |
۱۹۸۰ |
Ace of Spades |
۱۹۸۲ |
Iron Fist |
۱۹۸۳ |
Another Perfect Day |
۱۹۸۶ |
Orgasmatron |
۱۹۸۷ |
Rock 'n' Roll |
۱۹۹۱ |
۱۹۱۶ |
۱۹۹۲ |
March ör Die |
۱۹۹۳ |
Bastards |
۱۹۹۵ |
Sacrifice |
۱۹۹۶ |
Overnight Sensation |
۱۹۹۸ |
Snake Bite Love |
۲۰۰۰ |
We Are Motörhead |
۲۰۰۲ |
Hammered |
۲۰۰۴ |
Inferno |
۲۰۰۶ |
Kiss of Death |
۲۰۰۸ |
Motörizer |
2010
مگادث
مگادث |
|
اطلاعات هنرمند |
|
اهل کشور |
|
مدت کار |
۱۹۸۳ - ۲۰۰۲ ۲۰۰۴ - تاکنون |
Combat Records |
|
وبگاه |
مگادث (به انگلیسی: Megadeth)، گروهِ چهار نفرهٔ ترش متالِآمریکایی، در سال ۱۹۸۳ توسط دیو ماستین (گیتار الکتریک و آواز)، زمانیکه او از گروه متالیکا خارج شد شکل گرفت. اگرچه مگادث در آغاز اصول کاری متالیکا را دنبال میکرد، اما آنها توانستند با تکیه بر افزایش مهارتهای نوازندگی، کاهش تأثیرات پراگرسیو راک، سرعت بخشیدن به ریتم آهنگ و استفاده بیشتر از شعرهای پوچگرایانه، خود را از دیگر گروههای این سبک مجزا کنند. بدین صورت مگادث در اواسط و اواخر دهه ۸۰ میلادی به یکی از گروههای پیشرو سبک ترش متال تبدیل شد. تمام آلبومهایی که توسط این گروه منتشر شده، دستکم صدهزار نسخه فروش کردهاست.∗ گروه در سال ۲۰۰۲ به مدت دو سال فعالیتی نداشت، اما از سال ۲۰۰۴ دوباره کار خود را شروع کرد.تا به امروز مگادث ۱۳ آلبوم استودیویی منتشر کرده و آخرین آلبوم استودیویی آنها با نام TH1RT3EN در نوامبر ۲۰۱۱ روانهٔ بازار شدهاست.مگادث توانسته بیش از ۳۰ میلیون از آلبومش را در دنیا به فروش برساند.
درباره
دیو ماستین خواننده و گیتار گروه در آلبوم صلح خوب میفروشه ولی کیه که بخره ؟ شخصیت سیاسی خود را به مردم و طرفداران خود نشان داده است که آن را تا آخرین آلبوم های خود نشان داده است از جمله آهنگ هایی که به جنگ و اسرائیل و... ربط دارند میتوان به Peace sells و Holy Wars و Symphony OfDestruction است . شخصیت ویک راتتل هد که سنبل مگادث است که عکس آن در تمام کاور های آلبوم های مگادث وجود دارد نشان دهنده شخصی سیاسی است که نه میشنود نه میبیند و نه میتواند حرفی گوید است که نوعی آزادی نداشتن بیان است.
افتخارات
مگادث 9 بار در جشنواره گرمی نامزد بهترین اجرا شده است که تنها 2 بار در آن جا حظور یافته است. چهارمین آلبوم مگادث به نام (باشد که به آرامی زنگ بزنید)یکی از بهترین آلبوم های سبک ترش متال یاد میشود که ریف های سرعتی و سولو های شاهکار مارتی فریدمن باعث این شاهکار شده است. پنجمین آلبوم مگادث به نام (شمارش هعکوس تا انقراض) یکی از پر فروش ترین آلبوم مگادث در طول تاریخ به شمار می آید.
اعضا
در طی چندین سال فعالیت مگادث، اعضا گروه تغییرات بسیاری کردهاست و بیش از ۲۰ هنرمند در این گروه مشارکت داشتهاند. به جز دیو ماستین رهبر مگادث، میتوان به دیوید الفسن (گیتار بیس) به عنوان یکی دیگر از اعضا اصلی گروه اشاره کرد، هرچند که در سال ۲۰۰۲ به دلیل اختلاف با ماستین از گروه جدا شد. اما در فوریه ۲۰۱۰ دیو ماستین در طی مصاحبهای خبر از بازگشت مجدد دیوید الفسن به گروه را داد.
فعلی
- دیو ماستین: آواز، گیتار لید/ریتم (۱۹۸۳-تاکنون)
- کریس برادریک: گیتار لید/ریتم (۲۰۰۸-تاکنون)
- شان دراور: درام (۲۰۰۴-تاکنون)
- دِیو الفسن: گیتار بیس (۱۹۸۳ تا ۲۰۰۲ - ۲۰۱۰ تاکنون)
قبلی
گیتار الکتریک
- گرگ هندویدت: (۱۹۸۳-۱۹۸۴)
- کریس پالند: (۱۹۸۴-۱۹۸۷ و در آلبوم «The System Has Failed» در سال ۲۰۰۴)
- مایک البرت: (۱۹۸۵)
- جی رینالدز: (۱۹۸۷)
- جف یانگ: (۱۹۸۷-۱۹۸۹)
- مارتی فریدمن: (۱۹۹۰-۱۹۹۹)
- ال پیترلی: (۲۰۰۰-۲۰۰۲)
- گلن دراور: (۲۰۰۴-۲۰۰۸)
گیتار باس
- مت کیسلشتان: (۱۹۸۳)
- دِیو الفسن: (۱۹۸۳ تا ۲۰۰۲ - ۲۰۱۰ تاکنون)
- جیمز مکدانو: (۲۰۰۴-۲۰۰۶)
- جیمز لومنزو: (۲۰۰۶-۲۰۱۰)
درامز
- ریچارد گیراد: (۱۹۸۳)
- دیجون کروثرس: (۱۹۸۳-۱۹۸۴)
- لی راش: (۱۹۸۴)
- گر سموئلسن: (۱۹۸۴-۱۹۸۷)
- چاک بلر: (۱۹۸۷-۱۹۸۸)
- نیک منزا: (۱۹۸۹-۱۹۹۸، در سال ۲۰۰۴ به مدت کوتاهی بازگشت اما در اجرا یا ضبط هیچ آهنگی شرکت نداشت.)
- جیمی دگروسو: (۱۹۹۸-۲۰۰۲)
ترانهشناسی
- کشتن کسب و کار من است... و کاسبی روبراه است!
- صلح خوب میفروشه... اما کیه که بخره؟
- تا اینجای کار خوبه! خب که چی بشه!
- زنگ زده در صلح
- شمارش معکوس برای انقراض
- یوثاناسیا
- نوشتههای مرموز
- خطر
- جهان نیازمند قهرمان است
- سیستم شکست خورده است
- متحد به زشتیها
- بازی پایانی
- سیزده
- سوپر کالیدر
بسم الله الرحمن الرحیم
به احتمال زیاد کسانی که قصد دارند راجع به شیطان پرستی و موسیقی متال و راک تحقیق کنند به شخصیتی به نام مرلین منسون برمیخورند.
شخصی که در مورد شخصیتش با اطمینان می توان گفت: او انسان صفت نیست…..!!!!!
شما را به مطالعه ادامه مطلب دعوت می کنم تا با این (……..) آشنا شوید…
برایان هاگ وارنر نام اصلی فردی است که امروزه به مرلین منسون یا به اختصار MM شهرت یافته است.
وی که اکنون علاوه بر هواداران چندین هزار نفری در اقصی نقاط جهان به عنوان شیطان بزرگ شناخته و مورد پرستش قرار می گیرد مانند سایر افراد ی که از چهره های شاخص شیطان پرستی به حساب می آیند دوران کودکی توام با سختی های فراوان مانند فقر و تنگ دستی را سپری کرده است.
برایا وارنر تاکنون توانسته است نقش یک منجی را برای شیطان پرستان ایفا کند و این افراد را از بن بست عزلت خارج کرده و مجددا به عرصه فعالیت های اجتماعی وارد سازد.
مرلین منسون نیز مانند سایر چهره های شناخته شده شیطانیسم چندین مرحله در طول عمرش یعنی ۳۸ سال گذشته برای مدت چند ماه یا چند هفته از نظر ها دور شده و پس از طی زمان مورد نظر با ارائه یک کنسرت بزرگ و یا در چهره ای جدید و البته سخیف تر از گذشته ظاهر می شود. لازم به ذکر است که شیطان پرستان ادعا می کنند که در این مدت به ملاقات شیطان و یا شیاطین می روندد و دستوراتی را دریافت می کنند.
گفتنی است که طبق اطلاعات موجود زمانی که این افراد غیب می شوند جلساتی را با برخی مقامات بلند پایه امنیتی امریکا و رژیم صهیونیستی برگزار می کنند و خواسته هایشان را مبنی بر حمایت های مالی , حقوقی و … بیان و از حمایت ایشان برخوردار می شوند.
موسیقی متال دارای زیر مجموعه های زیادی است که برخی از آنان جز مهمترین گروههای شیطان پرست محسوب مشوند مانند هوی متال و بلک متال و….Black Metal
بلک متال در نروژ از زمانی پدید آمد که نئو وایکینگ های نروژ در جستجوی راه و وسیله ای برای نابود کردن مسیحیت در نروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در این راه انسانهای بسیاری را کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بلک متال را تا نهایت نواختند تاشاید خدای تاریک ها باز گردد .موسیقی که سخن از دنیای تاریک سرد و بیروح را بیان میکند سبکی مملو از خوشونت مرگ و کشتار.
معرفی مرلین منسون :
برایان هیو وارنر (Brian Hugh Warner) متولد ۵ ژانویه ۱۹۶۹ در کانتون، اوهایو، که بیشتر با نام مرلین منسون شناخته میشود خواننده و هنرمند آمریکایی است. عمدهٔ شهرت او به خاطر تصویر نامتعارف و شخصیت نمایشی او به عنوان رهبر و خوانندهٔ گروه موسیقیای با نام مرلین منسون است. این نام ترکیبی از نامهای مرلین مانرو و چارلز منسون است که در دو سر طیف محبوبیت و نفرت آمریکاییها قرار دارند.
چارلز منسون یه قاتل زنجیره ای دهه شصت امریکا بود (بعضی جاها چارلز منسون اینطور معرفی شده: یک کشیش ناراضی فرقهگرایی مسیحی) مرلین مانرو هم یه بازیگر زن بوده که از چهره زیبایی برخوردار بوده و به فساد و ایفای نقش در فیلمهای غیر اخلاقی مشهور بوده. او یکی از مشهورترین ستارگان سینما، نماد جذابیت جنسی و ستاره پاپ در قرن بیستم است. زندگی او روی پرده ، یک زندگی رویایی بود که سینما ساخته بود، اما در دنیای واقعی مشکلات و تفاوتهایی داشت که مردم از مرلین مانروی محبوبشان انتظار نداشتند. شخصیت و انتظاراتی که سینما ساخت فراتر از تواناییها و گاهی متفاوت با خواستههای او بود. وی در جایی گفته است: “من یک زن بازنده ام . مردها، زیادی از من انتظار دارند ؛ به خاطر تصویری که از من ساخته شده و خودم هم در ساخت آن کمک کرده ام ؛ من سمبلی از تنها چیزی هستم که مردان از آن استقبال میکنند.
گروه موسیقی به نام خود مرلین منسون :
مرلین منسون نام یک گروه آلترنتیو متال آمریکاییست که در لوس آنجلس کالیفرنیا مستقر است. موسیقی گروه گسترهٔ وسیعی از سبکها، از
گلم راک و هارد راک تا اینداستریال متال و شاک راک را شامل میشود. اعضای مرلین منسون عقیدهای به پیروی از استانداردها و قوانین جاری دنیای موسیقی ندارند که این موضوع در ترانهها و طرح جلد آثار گروه مشهود است.آثار گروه تاکنون با استقبال گستردهٔ مخاطبان روبرو شده به طوری که تا به امروز چهار آلبوم از آثار آنها در هنگام انتشار در صدر ده اثر پرفروش آمریکا قرار گرفته است.
این گروه موسیقی در سال ۱۹۸۹ توسط خود مرلین منسون (خواننده) و اسکات پوتسکی (گیتاریست) در فلوریدا بنیان گذاشته شد. گروه درپی انتشار اولین آلبومشان در سال ۱۹۹۴ خیلی زود و به دلیل سبک خاص گریم و لباس اعضا، متن ترانهها و اجراهای نمایشی در کنسرتها و ویدئوهایشان مشهور شدند. اعضای گروه مرلین منسون همواره در حال تغییرند به طوری که اعضای گروه در هر آلبوم، از آلبوم قبلی متفاوتند.
شخصیت مرلین منسون :
مرلین منسون شیطان پرست و همجنس بازه، در اجراهاش گاهی ادای حیوانات رو در میاره و بدترین کارهای ممکن رو گاهی وقتا انجام میده. تا حالا چندین عمل جراحی داشته برای اینکه یه سری کارهایی رو بتونه انجام بده (متاسفانه کارهاش اونقدر زشته که نمیتونم اینجا راجبش بگم) از نظر دانشگاهی و آکادمیک هم مدرک بالایی داره (البته اینو شنیدم).
قسمت کوتاهی از نویسندگی فیلم ماتریکس و تخیلات انیمیشنی این فیلم رو مرلین منسون نوشته.
یکی از اشعارش به نام (The Reflecting God)خدای منعکس شده که خیلی هم معروفه چنین جملاتی رو بکار میبره:
I went to god just to see, and I was looking at me
saw heaven and hell were lies
when I’m god everybody dies
من رفتم پیش خدا تا ببینمش، و دیدم داشتم به خودم نگاه میکردم
دیدم بهشت و جهنم دروغ بوده
وقتی من خدا باشم همه میمیرند
جالبه بدونید در یکی از مصاحبه هاش خودش رو حتی خدا میدونست و میگفت من خود خدام!!
همچنین مرلین در اشعارش (نه همه اشعار…در بعضی هاش) به خدا فحش میده و حتی خودش رو قادر مطلق میدونه.
نکته قابل توجه اینه که تو بعضی از سایتها و وبلاگها دیدم که بعضیا شدیدا ازش دفاع میکنن، اونم یه دفاع جانانه و میگن مرلین منسون یکی از بزرگترین و اصلی ترین منتقدان امریکاست و همیشه سعی داره تا به هر طریقی شده مقامات امریکایی و وابستگان به اونهارو رسوا کنه…
به نظر شما ممکنه این حرف درست باشه؟
به نظر من حتی اگه فرض کنیم این آقا منتقد امریکا و سیاست هاش باشه، مگه همین کفایت میکنه و دلیل بر خوب بودنشه؟؟؟ مگه اصلا بحث سر امریکاست؟؟ مرلین اصلا خدا رو قبول نداره که این مهمه…حالا میخواد حامی امریکا باشه یا بر ضدش…
از دوستان عزیز تقاضا دارم که مطالب تکمیلی خودتون رو ارسال کنید تا هم بنده و هم بقیه عزیزان بتونیم ازش استفاده کنیم…با تشکر از بزرگواری شما.
مرلین منسون : دجال ساختگی آمریکا
استفاده از موسیقی وبه تبع آن ظهور خوانندگان جدید همانند شیاطین نو، ظرفیت های جدیدی را در اختیار شیطان پرستان قرارداد.
پس از انجام اقدامات جسورانه گروه منسون در انتخاب رنگ بندی صحنه ، نو اجرا، گستاخی دراستفاده از الفاظ رکیک وترویج فحشا در آثار شان منسون به ستاره مبتذل ، اما پر مخاطب رسانه های آمریکاریی بدل شد. ناگفته نماند که حضور معنادار روزنامه های آمریکایی در چهره سازی این عنصر نا مطلوب فرهنگی نیز بی تاثیر نبوده است.
او در سال ۱۹۹۷ به یکی از خبر سازترین چهره های جهان بدل شدو محصول این فعالیت ها شهرت وثروت بسیار زیادی است که حداقل ۵ نسل بعد ار این خواننده متالیکا را بیمه کرده است وبسیاری از آگاهان ، نامبرده را از سوپرمیلیونرها یا بهتر بگوییم میلیاردرهای جهان می شناسند که به کم تسلط بر احساسات جوان دورمانده از معنویت وبه مدد کارهای شنیع تونسته است ثروت کلانی را جذب حسابهای بانکی اش نماید.
خبر تکان دهنده ای ازپاره کردن انجیل در اجرای کنسرت زنده منسون وپرتاب آن سوی جمعیت در سراسر جهان منتشر شد. منسون را پاره کرد وخطاب به جمعیت با صدای سنگین وخشکیده فریاد زد: «این است خدای شما»
باز خبری میرسد وبه سرعت در تمامی سایت های خبر پخش می شود که او در هنگام برگزاری یکی دیگر از کنسرت هایش ، مدفوع را برروی صحنه اجرا بلعیده وسپس مست ولایعقل به نعره کشیدن های مداوم ادامه داده است.
این اخبار علیرغم زشتی خیره کننده اش ، به سرعت در جهان گسترش می یابد . طبیعی است که در جامعه ویران آمریکایی ، انجام چنین اقداماتی صرفاً تندرویی های کودکانه یک جوان آمریکایی است که حتی تا ۳۷ سالگی نیز در وجودش مانده است.
منسون در بسیاری از کشورهاتوانسته است گروه های مختلفی از جوانان را تحت تاثیر فضای عمومی رایج در امریکا مبنی بر داشتن حلقه های هوادار برای خوانندگان مطرح نظیر مایکل جکسون و… را ایجاد نماید.
تغذیه این گروه با ترتیب دادن دکورهای ویژه ساخت کلیپ های پرهزینه وفوق فنی و… وبه مدد انجام امورات خلاف اخلاق امکان پذیر می شود. ارائه آثار متناوب وبودن وقفه های طولانی از دیگر عواملی است که کمک می کند این خواننده منالیکای با راک آمیخته، همواره گروه های کوچک وبزرگ از هواداران را به خود اختصاص دهد.
تمام افرادی که با این شیطان مدرن برخورد داشته اند ، چنانچه مورد سوال قرار بگیرند ، اولین موردی را که از منسون نقل خواهند کرد، نوع موردی را که از منسون وصورت ونحوه لباس پوشیدن ، راه رفتن وحتی وسایل نقلیه مورد استفاده او خواهد بود.
اگرچه این شیطان ساخته شده توسط نظام سلطه واستحاله فرهنگی آمریکا، فلسفه بافی هایی را نیز در خصوص ظاهر نامتعارفش ارائه کرده است، مانند اینکه می خواهد «با انجام چنین چهره آرایی ها، باطنا انسان ها را به تصویر بکشد»و…؛ اما انچه حقیقی به نظر می رسد وجود بسیاری از بیماریهای روحی وروانی است که درون وی به وجود آمده واین گونه راه به جهان خارج گشوده است.
چشم چپ منسون اولین نمادی است که از آن به عنوان Marilyn Manson Look یاد می شود. این چشم با لنز پررنگ وروشناز چشم دیگر وی که معمولاً با رنگ سیاه پوشانده می شود ، متمایز شده است . این ویژگی منسون ، با ویژگی تک چشم بودن دجال مطابقت دارد .
دجال ، دارای مرکبی است که از هر تارموی مرکب او آوای موسیقی حرامی بلند است که هر کدام گروهی از مردم جهان را گمراه کرده و تباهی می کشاند.
و حالا در این جا چند نمونه از نقاشی های معروف این شیطان پرست را میبینید:
|
|
||||||
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
||
|
سلام دوستان!
متن هاي ترجمه شده ي گروه DimmuBorgirدر اين تاپيك قرار خواهد گرفت
overdose
02-23-2012, 03:17 PM
Gateway
The core principle of freedom
اصل اساسی ازادی
Is the only notion to obey
تنها عقیده ای است که باید از ان پيروي كرد کرد
The formulae of evolution and sin
Leading the way
قاعده تکامل و گناه مسیر را هدایت میکند
The rebirth is near completion
تجدید حیات در حال تكامل است
As we slowly awaken from slumber
همزمان با اينكه ما به اهستگي از خواب بيدار ميشويم
The malpractice of the spirit ends
عمل اشتباه روح دادن خاتمه ميابد
Gateways
دروازه
When the gift is once again attained
وقتی بخشش یکبار دیگه بدست اورده میشه
Gateways
دروازه
No rules or restraints are longer valid
قوانین و محدودیت ها ديگر اعتباري ندارند
Gateways
دروازه
When the ancient future is reclaimed
وقتی اینده تاریخی بازسازی میشه
Gateways
دروازه
No rules or restraints are longer valid
قوانین و محدودیت ها ديگر اعتباري ندارند
Gateways
دروازه
When the ancient future is reclaimed
وقتی اینده تاریخی بازسازی میشه
Gateways
دروازه
It's all there for the eyes that can see
حقایق برای چشم هایی که میتونند ببینند واضح است
The blind ones will always suffer in secrecy
کورها همیشه در خفت رنج خواهند کشید
For it is the omen of what lies submerged - Breeding
برای اون نشانه ای است از اونچه دروغ ها مخفی میکردند _ متولد کردن *
Untouched within us - Bleeding
دست نخورده درون ما _ متولد کردن
The core principle of freedom
اصل اساسی ازادی
Is the only notion to obey
تنها عقیده ای است که باید از ان اطاعت کرد
The formulae of evolution and sin
Leading the way
قاعده تکامل و گناه مسیر را هدایت میکند
The rebirth is near completion
تجدید حیات در حال تكامل است
As we slowly awaken from slumber
همزمان با اینکه ما ابه اهستگي از خواب بيدار ميشويم
To receive the light that shines in darkness
نوري كه در تاريكي ميدرخشد را بدست بياور
The light that shines forevermore forevermore
نوری که برای همه می درخشه برای همه
Be the broken or the breaker
اطاعت كننده باش یا فرماندار
Be the giver or the undertaker
اهدا کننده باش یا متقبل شونده
Unlock and open the door
قفل در رو باز کن
Be the healer or the faker
درمان و چاره باش یا كسي كه نادرست
The keys are in your hands
كليد ها در دستانت قرار دارند
Realize you are your own sole creator
ادرك كن كه خودت بوجود اورنده(خالق)روحت هستي
Of your own master plan
طرح كامل تكامل خودت
Translated By :OverDose
Only the registered members can see the link
كپي برداري با ذكر منبع مجاز ميباشد
Ali LP
02-23-2012, 06:06 PM
عالی بود مرسی.عجب معنای سنگینی داشت.
avernus
05-15-2012, 12:51 AM
ترجمه آنگ هایی دیمیو هست
Chess with the Abyss
Old dreams return
رویاهای قدیمی بازمی گردند
Disillusioned I yearn
خواستار ناامید بودن هستم
Am I buried beneath sand and clay?
آیا من در زیر شن و خاک رس دفن گشته ام؟
The caress of cold soil
نوازش خاک ِ سرد
With limbs crippled to the coil
با اندامی چلاق که چمبره زده ام
Locked inside a nightmare womb
در کابوسی همچون رحم قفل و محبوس گشته ام
Tarnished and grief stricken
کدر شده و ضربت خوردن از ماتم
Emptiness within a void
پوچی ای از درون بی ارزش و تهی
Longing for the sun to shine
آرزوی درخشیدن خورشید
To discourage the demonoid
مایوس کردن ابلیس گونه
Salvation!
رستگاری!
Darkness reborn!
تاریکی دوباره متولد می شود
Old dreams return
رویاهای قدیمی بازمی گردند
Disillusioned I yearn
خواستار ناامید بودن هستم
Am I buried beneath sand and clay?
آیا من در زیر شن و خاک رس دفن گشته ام؟
The caress of cold soil
نوازش خاک ِ سرد
With limbs crippled to the coil
با اندامی چلاق که چمبره زده ام
Locked inside a nightmare womb
در کابوسی همچون رحم قفل و محبوس گشته ام
We seem to keep fading away
ما همچون کسانی که در دور محو می گردیم به نظر می رسیم
Holding on to that last final sway
نگه داشتن در آخرین نوسان و حکم فرمایی
A doctrine of self salvation
تعلیم دادن نحوه ی رهایی ِ خود
Darkness reborn on resurrection day
تاریکی در روز قیامت دوباره متولد می گردد
Stagnating in dead waters
راکد ماندن در آب های مرده
While circling above the surface
تا زمانی که سرگشت از سطح آب بالا بزند
Of the deep pale desert sea
از دریای عمیق و بی نور ِ کویر
Cutting that other life of lines
بریدن خط های دیگر ِ زندگی
Salvation!
رستگاری
Wish we'd never met
آرزوی ماست که هرگز ملاقاتش نکنیم
Salvation!
رستگاری
And rather gone our seperate ways
و البته در راهی که جدایش کردیم رفتیم
Salvation!
رستگاری
All times spent together
تمامی زمان ها دورهم بی رمق می گردند
Salvation!
رستگاری
Are the darkest of days
تیره تر از روزهاست
Salvation!
رستگاری
Darkness reborn!
تاریکی دوباره متولد می گردد!
__________________
avernus
05-15-2012, 12:55 AM
A Succubus* in Rapture
Illness and plagues, torture and blight
بیماری و طاعون . شکنجه و پژمردن
Is what she brings
چیزهائیست که او به ارمغان می آورد
Mocking holy standards, deceiving feeble fools
تقلید کردن استانداردهای مقدس . فریب دادن احمق های ضعیف
Is what she loves
چیزهائیست که او بسیار دوست دارد
Granted with powers, gifted with magic
با قدرت اعطا شده . هدیه ای با جادوگری
Watching the world through raven's eyes
دیدن دنیا از میان چشمانی که طمع بلعیدن دارند
Damned woman mischievous whore
زن ملعون ِ شرور ِ فاحشه
Heretic princess
شاهدخت مرتد
Devil's own
شیطان ِ خودم
Her seductive elegance
زیبایی ِ وسوه انگیز او
Excites your weak flesh
گوشت ضعیفت را به جنبش وا می دارد
Her diabolical beauty
زیبایی ِ شیطانی ِ او
Enchants your bewildered mind
اندیشه ی سردرگمت را طلسم می کند
You damn woman
تو زن ملعونی هستی
You mischievous whore
تو شرور و فاحشه ای
You heretic princess
تو شاهدخت مرتدی
You are Devil's own
تو شیطان من هستی
A serenade made out of black magic
موسیقی ای ساخته شده از جادوی سیاه
She has learned to set souls afire
او سوزاندن روح ها را آموخته است
And makes sure that you never
و اطمینان حاصل می کند که هرگز شما
Will leave it's trance
این خلسه را ترک نخواهید کرد
Her diabolical beauty
زیبایی ِ شیطانی ِ او
Enchants your bewildered mind
اندیشه ی سردرگمت را طلسم می کند
avernus
05-15-2012, 12:58 AM
Dimmu Borgir
Forces of the northern light - Assemble
نیروهای ضعیف شمالی - جمع آوری کردن
Forces of the northern night - Call to arms
نیروهای ضعیف شمالی - فراخواندن سلاح
Summoned by the secrets of sacrifice
احضار توسط اسرار قربانی
Meeting destiny on the road we took to avoid it
از ملاقات با سرنوشت در جاده ها خودداری می کنیم
As we only compete with ourselves
همانطور که ما با خودمان رقابت می کنیم
Left is that of a confident union
سمت چپ که از اتحادی با اعتماد به نفس است
What bridge to cross and what bridge to burn
چه پل برای عبور و چه پل برای سوختن
Deceit is everywhere you turn
هرجا که سرت را بچرخانی فریب است
We weed out the weak and their weep
ما علف های هرزی به دور از ضعفا هستیم و سهم آنان گریستن است
Evolving - Compulsively
ریشه کن کن - به طور اجباری
Behaving - Inconsistently
رفتار - به طور متناقض
Yet the pulse is pounding
با این حال نبض کوبنده است
Restoration is the name
اسمش ترمیم است
For those who are left in the game
برای کسانیست که در این بازی در جناح چپ هستند
Invocation in the name of our flame
فراخوانی شیطان نام شعله کشیدن ماست
Dimmu Borgir!
قلعه*های تاریک
The deviants seek but one place
کجرو در حال جست و جو اما یک مکان
Dimmu Borgir!
قلعه*های تاریک
Forward onward march!
به جلو به پیش مارس!
Forgive we shall not
بخشش را نمی خواهیم
Forget we shall not
نادیده گرفتن را نمی خواهیم
With trickery and treat
با حیله گری و مداوا کردن
Enemies will face defeat
دشمنان می خواهند پیروز گردند
No place for dreamers
مکانی برای خیال پرداز نیست
As our formation is lava
همان طور که ساختار ما از گدازه است
Fire is with or against you
آتش یا با شماست یا بر علیه شما
And so it burns
بنابراین سوزاننده است
Constant retribution calling
فراخواندن عذابی استوار
From the shadows of three consecutive sixes
از ارواح خبیث سه عدد شش پشت سر هم
Merging with the cold dark vacuum
ادغام کردن با خلاءی تاریک
Talent is worthless unless exercised
استعدادها بی ارزش اند مگر اینکه به کار گرفته شوند
"When the world is turning
هنگامی که جهان در حال گردش است
You'll find your true nature
شما ماهیت واقعی خود را پیدا می کنید
When the first is last and the last is first
زمانی که اولین آخرین و آخرین اولین بار است
You'll be where you choose to be"
شما به جایی می روید که انتخابش کرده اید
Forgive we shall not
بخششی نمی خواهیم
Forget we shall not
نادیده گرفتن را نمی خواهیم
Fire is with or against you
آتش یا با شماست یا بر علیه شما
And so it burns
بنابراین سوزاننده است
avernus
05-15-2012, 01:01 AM
Gateways
The core principle of freedom
Is the only notion to obey
قاعده ی اصلی آزادی تنها مفهومی از فرمانبرداری است.
The formulae of evolution and sin
Leading the way
الگوهای فرگشت و گناه مسیر را نشان می دهند
The rebirth is near completion
As we slowly awaken from slumber
همچنان که ما به آرامی از خواب سبک برمی خیزیم
تولدی دوباره نزدیک به انجام است
The malpractice of the spirit ends
Gateways!
کژ رفتاری های روح به پایان می رسد
دروازه ها!
When the gift is once again attained
Gateways!
به هنگامی که پیشکش دگر بار بدست آورده شد
دروازه ها!
No rules or restraints are longer valid
Gateways!
دیگر هیچ قانون و محدودیتی وجود ندارد
دروازه ها!
When the ancient future is reclaimed
Gateways!
به هنگامی که آینده ی باستانی بازپس گرفته می شود
دروازه ها!
No rules or restraints are longer valid
Gateways
دیگر هیچ قانون و محدودیتی وجود ندارد
دروازه ها!
When the ancient future is reclaimed
Gateways
به هنگامی که آینده ی باستانی بازپس گرفته می شود
دروازه ها!
It's all there for the eyes that can see
تمامی اینها برای چشمانی است که می بینند
The blind ones will always suffer in secrecy
نابینایان همیشه در میان اسرار رنج خواهند برد
For it is the omen of what lies submerged - Breeding
چراکه نشانه هایی است از دروغ های پنهان گشته اند
Untouched within us - Bleeding
در درونمان دست نخوره باقی مانده است
The core principle of freedom
Is the only notion to obey
قاعده ی اصلی آزادی تنها مفهومی از فرمانبرداری است.
The formulae of evolution and sin
Leading the way
الگوهای فرگشت و گناه مسیر را نشان می دهند
The rebirth is the year of completion
As we slowly awaken from slumber
همچنان که ما به آرامی از خواب سبک برمی خیزیم
تولدی دوباره نزدیک به انجام است
To receive the light that shines in darkness
برای دریافت نور که در تاریکی می درخشد
The light that shines forevermore (forevermore)
نور که برای همیشه خواهد درخشید ( برای همیشه )
Be the broken or the breaker
بشکن یا شکسته باش
Be the giver or the undertaker
بدست آور یا ببخش
Unlock and open the door
بازکن درب قفل شده را
Be the healer or the faker
شفا بخش باش یا یک جاعل
The keys are in your hands
کلید ها در دستان توست
Realize you are your own sole creator
بدان که تو تنها آفریننده ی خود هستی
Of your own master plan
بر اساس طرح های عظیم خودت
Be the broken or the breaker
بشکن یا شکسته باش
Be the giver or the undertaker
بدست آور یا ببخش
Unlock and open the door
بازکن درب قفل شده را
Be the healer or the faker
شفا بخش باش یا یک جاعل
The keys are in your hands
کلید ها در دستان توست
Realize you are your own sole creator
بدان که تو تنها آفریننده ی خود هستی
Of your own master plan
بر اساس طرح های عظیم خودت
avernus
05-15-2012, 01:03 AM
Spellbound (By The Devil
You have returned to the torture-chambers
شما به تالارهای عذاب بازگشته اید
To find peace among the rotting corpses
آرامش را در میان جسد های در حال پوسیدن میابید
You have returned to the execution place
شما به مکان اعدام بازگشته اید
To inhale the smell of blood
تا بوی خون را فرو بکشید
Death and terror rules the land
مرگ و وحشت بر زمین حکمرانی میکند
We have been spellbound
ما طلسم شده ایم.
You have returned to the hidden graves
شما به قبرهای پنهان بازگشته اید.
Only you know about
تنها شما دراین باره میدانید.
You have returned to to face your victims
شما باز گشته اید تا با قربا نی ها یتان رو به رو شوید
And feel sensation of violence once again
و یکباره دیگر حس خشونت را احساس کنید.
Death and terror rules the soul
مرگ و وحشت بر روح حکمرانی میکند
You have been spellbound
شما طلسم شده اید.
By the Devil
توسط شیطان
Murderer, you have returned
قاتل ، شما باز گشته اید
To create fear and sorrow
تا ترس و اندوه به وجود آورید
Death and terror rules the land
مرگ و وحشت بر زمین حکمرانی میکند
We have been spellbound
ما طلسم شده ایم.
By the Devil
توسط شیطان
avernus
05-15-2012, 01:05 AM
Mourning Palace
Daylight has finally reached it's end
سرانجام روز به پایان اش رسیده است
As evenfall strikes into the sky
هنگامی که غروب در آسمان پدیدار می شود
Far away in the dark glimpsing moonlight
در دوردست ماه در تاریکی می درخشد
Sickening souls cry out in pain
ارواح بیمار کننده از درد فریاد می کشند
Whispering voices summoning screams
صداهای نجواگرهمراه با فریادها، منتظر
Waiting for Satan to bless their sins
شیطان می مانند تا گناهانشان را بیامرزد
Blackhearted angels fallen from grace
فرشته های شیطانی محروم از لطف الهی
Possessed by the search for utter darkness
در جستجوی تاریکی مطلق مسخ شده اند
Hear the cries from the Mourning Palace
فریادها را از کاخ ماتم بشنو
Feel the gloom of restless spirits
افسردگی روح های بیقرار ار حس کن
Hear the screams from the Mouring Palace
جیغ ها را از کاخ ماتم بشنو
Feel the doom of haunting chants
محشر سرودهای مکرر را احساس کن
Eternal is their lives in misery
زندگی آنها تا ابد در غم و اندوه است
Eternal is their lives in grief
زندگی آنها تا ابد در سوگ و ماتم است
Abandoned in a void of nothingness
تبعیدشده در خلا پوچی
A chain of anger, a fetter of despair
در زنجیر خشم ، در غل و زنجیر نومیدی اند
In this garden of depraved beings
در این باغ موجودات تباه شده (بهشت)
This unsacred place of helpless ones
در این مکان نا مقدس موجودات درمانده
Satan blessed the creatures
شیطان موجودات را می آمرزد
Inswathed them in endless night
آن ها را در شب بی پایان رها می سازد
Whispering voices, summoning screams
صداهای نجواگرهمراه با فریادها
Waiting for Satan to bless their sins
منتظر شیطان می مانند تا گناهانشان را بیامرزد
Blackhearted angels fallen from grace
فرشته های شیطانی محروم از لطف الهی
Possessed by the search for utter darkness
در جستجوی تاریکی مطلق مسخ شده اند
avernus
05-15-2012, 01:07 AM
Progenies Of The Great Apocalypse
The battle raged on and on
Fuelled by the venom of hatred for man
Consistently, without the eyes to see
By those who revel in sewer equally
We, the prosperity of the future seal
Cloaked by the thunders of the north wind
Born to capture the essence of
The trails of our kind
Zero tolerance must be issued forth
Behind the enemy's line
So it shall be written
And so it shall be done
[repeat 1st and 2nd verse]
Discover and conceive the secret wealth
And pass it unto your breed
Become your own congregation
Measure the sovereignty of it's invigoration
We, who not deny the animal of our nature
We, who yearn to preserve our liberation
We, who face darkness in our hearts with a solemn fire
We, who aspire to the truth and pursue it's strength
Are we not the undisputed prodigy of warfare
Fearing all the mediocrity that they possess
Should we not hunt the bastards down with our might
Reinforce and claim the throne that is rightfully ours
Consider the god we could be without the grace
Once and for all
Diminish the sub principle and leave it's toxic trace
Once and for all
فرزندانِ آخرالزمانِ بزرگ
جنگ می خروشد و می خروشد
جنگی که به تکرار ، از زهرِ نفرتِ آدمی تغذیه می شود
بی چشمانی برایِ دیدن
در آنانی که در یک شادیِ گنداب گونه برابراند
ما ، رونقِ آینده یِ مکتوم
که در تندرهایِ بادهایِ شمالی پنهان گشته ایم
زاده شده ایم تا جوهره یِ دنباله هایِ نوع مان را به چنگ آوریم
پشتِ خطوط دشمن
می بایست تحمل از کف رفته باشد
پس باید نوشته شود
و باید اعمال شود
بیاب و بفهم توانگریِ راز را
و آن را به نژادت منتقل ساز
قبیله ی خود شو
میزانِ تواناییِ جان بخشیِ آن را بسنج
مایی که حیوانِ ذات مان را انکار نمی کنیم
مایی که مشتاق حفظ آزادی مان هستیم
مایی که با آتشی پر ابهت با تاریکی قلبمان رو به رو می شویم
مایی که به سویِ حقیقت عروج می کنیم و در پی قدرت آن هستیم
آیا ما فرزندِ بر حق جنگاوری نیستیم
مایی که از همه ی میانمایگی ای که آن ها دارا هستند در وحشت ایم
آیا نباید آن حرامزاده ها را با قدرتمان به بند بکشیم
و ادعای حاکمیتی را داشته باشیم که به حق از آن ماست
خدای بدون رحمتی را تصور کنید که می توانستیم باشیم
یکبار برای همیشه
و بزدائیم خرده اصول ها و رد زهرآگینش را
یک بار برای همیشه
__________________
Gateway
The core principle of freedom
اصل اساسی ازادی
Is the only notion to obey
تنها عقیده ای است که باید از ان پیروی كرد کرد
The formulae of evolution and sin
Leading the way
قاعده تکامل و گناه مسیر را هدایت میکند
The rebirth is near completion
تجدید حیات در حال تكامل است
As we slowly awaken from slumber
همزمان با اینكه ما به اهستگی از خواب بیدار میشویم
The malpractice of the spirit ends
عمل اشتباه روح دادن خاتمه میابد
Gateways
دروازه
When the gift is once again attained
وقتی بخشش یکبار دیگه بدست اورده میشه
Gateways
دروازه
No rules or restraints are longer valid
قوانین و محدودیت ها دیگر اعتباری ندارند
Gateways
دروازه
When the ancient future is reclaimed
وقتی اینده تاریخی بازسازی میشه
Gateways
دروازه
No rules or restraints are longer valid
قوانین و محدودیت ها دیگر اعتباری ندارند
Gateways
دروازه
When the ancient future is reclaimed
وقتی اینده تاریخی بازسازی میشه
Gateways
دروازه
It's all there for the eyes that can see
حقایق برای چشم هایی که میتونند ببینند واضح است
The blind ones will always suffer in secrecy
کورها همیشه در خفت رنج خواهند کشید
For it is the omen of what lies submerged - Breeding
برای اون نشانه ای است از اونچه دروغ ها مخفی میکردند _ متولد کردن *
Untouched within us - Bleeding
دست نخورده درون ما _ متولد کردن
The core principle of freedom
اصل اساسی ازادی
Is the only notion to obey
تنها عقیده ای است که باید از ان اطاعت کرد
The formulae of evolution and sin
Leading the way
قاعده تکامل و گناه مسیر را هدایت میکند
The rebirth is near completion
تجدید حیات در حال تكامل است
As we slowly awaken from slumber
همزمان با اینکه ما ابه اهستگی از خواب بیدار میشویم
To receive the light that shines in darkness
نوری كه در تاریكی میدرخشد را بدست بیاور
The light that shines forevermore forevermore
نوری که برای همه می درخشه برای همه
Be the broken or the breaker
اطاعت كننده باش یا فرماندار
Be the giver or the undertaker
اهدا کننده باش یا متقبل شونده
Unlock and open the door
قفل در رو باز کن
Be the healer or the faker
درمان و چاره باش یا كسی كه نادرست
The keys are in your hands
كلید ها در دستانت قرار دارند
Realize you are your own sole creator
ادرك كن كه خودت بوجود اورنده(خالق)روحت هستی
Of your own master plan
طرح كامل تكامل خودت
Translated By :OverDose
--------------------------------------------------
Chess with the Abyss
Old dreams return
رویاهای قدیمی بازمی گردند
Disillusioned I yearn
خواستار ناامید بودن هستم
Am I buried beneath sand and clay?
آیا من در زیر شن و خاک رس دفن گشته ام؟
The caress of cold soil
نوازش خاک ِ سرد
With limbs crippled to the coil
با اندامی چلاق که چمبره زده ام
Locked inside a nightmare womb
در کابوسی همچون رحم قفل و محبوس گشته ام
Tarnished and grief stricken
کدر شده و ضربت خوردن از ماتم
Emptiness within a void
پوچی ای از درون بی ارزش و تهی
Longing for the sun to shine
آرزوی درخشیدن خورشید
To discourage the demonoid
مایوس کردن ابلیس گونه
Salvation!
رستگاری!
Darkness reborn!
تاریکی دوباره متولد می شود
Old dreams return
رویاهای قدیمی بازمی گردند
Disillusioned I yearn
خواستار ناامید بودن هستم
Am I buried beneath sand and clay?
آیا من در زیر شن و خاک رس دفن گشته ام؟
The caress of cold soil
نوازش خاک ِ سرد
With limbs crippled to the coil
با اندامی چلاق که چمبره زده ام
Locked inside a nightmare womb
در کابوسی همچون رحم قفل و محبوس گشته ام
We seem to keep fading away
ما همچون کسانی که در دور محو می گردیم به نظر می رسیم
Holding on to that last final sway
نگه داشتن در آخرین نوسان و حکم فرمایی
A doctrine of self salvation
تعلیم دادن نحوه ی رهایی ِ خود
Darkness reborn on resurrection day
تاریکی در روز قیامت دوباره متولد می گردد
Stagnating in dead waters
راکد ماندن در آب های مرده
While circling above the surface
تا زمانی که سرگشت از سطح آب بالا بزند
Of the deep pale desert sea
از دریای عمیق و بی نور ِ کویر
Cutting that other life of lines
بریدن خط های دیگر ِ زندگی
Salvation!
رستگاری
Wish we'd never met
آرزوی ماست که هرگز ملاقاتش نکنیم
Salvation!
رستگاری
And rather gone our seperate ways
و البته در راهی که جدایش کردیم رفتیم
Salvation!
رستگاری
All times spent together
تمامی زمان ها دورهم بی رمق می گردند
Salvation!
رستگاری
Are the darkest of days
تیره تر از روزهاست
Salvation!
رستگاری
Darkness reborn!
تاریکی دوباره متولد می گردد!
---------------------------------------------
A Succubus* in Rapture
Illness and plagues, torture and blight
بیماری و طاعون . شکنجه و پژمردن
Is what she brings
چیزهائیست که او به ارمغان می آورد
Mocking holy standards, deceiving feeble fools
تقلید کردن استانداردهای مقدس . فریب دادن احمق های ضعیف
Is what she loves
چیزهائیست که او بسیار دوست دارد
Granted with powers, gifted with magic
با قدرت اعطا شده . هدیه ای با جادوگری
Watching the world through raven's eyes
دیدن دنیا از میان چشمانی که طمع بلعیدن دارند
Damned woman mischievous whore
زن ملعون ِ شرور ِ فاحشه
Heretic princess
شاهدخت مرتد
Devil's own
شیطان ِ خودم
Her seductive elegance
زیبایی ِ وسوه انگیز او
Excites your weak flesh
گوشت ضعیفت را به جنبش وا می دارد
Her diabolical beauty
زیبایی ِ شیطانی ِ او
Enchants your bewildered mind
اندیشه ی سردرگمت را طلسم می کند
You damn woman
تو زن ملعونی هستی
You mischievous whore
تو شرور و فاحشه ای
You heretic princess
تو شاهدخت مرتدی
You are Devil's own
تو شیطان من هستی
A serenade made out of black magic
موسیقی ای ساخته شده از جادوی سیاه
She has learned to set souls afire
او سوزاندن روح ها را آموخته است
And makes sure that you never
و اطمینان حاصل می کند که هرگز شما
Will leave it's trance
این خلسه را ترک نخواهید کرد
Her diabolical beauty
زیبایی ِ شیطانی ِ او
Enchants your bewildered mind
اندیشه ی سردرگمت را طلسم می کند
-------------------------------------------------------
Dimmu Borgir
Forces of the northern light - Assemble
نیروهای ضعیف شمالی - جمع آوری کردن
Forces of the northern night - Call to arms
نیروهای ضعیف شمالی - فراخواندن سلاح
Summoned by the secrets of sacrifice
احضار توسط اسرار قربانی
Meeting destiny on the road we took to avoid it
از ملاقات با سرنوشت در جاده ها خودداری می کنیم
As we only compete with ourselves
همانطور که ما با خودمان رقابت می کنیم
Left is that of a confident union
سمت چپ که از اتحادی با اعتماد به نفس است
What bridge to cross and what bridge to burn
چه پل برای عبور و چه پل برای سوختن
Deceit is everywhere you turn
هرجا که سرت را بچرخانی فریب است
We weed out the weak and their weep
ما علف های هرزی به دور از ضعفا هستیم و سهم آنان گریستن است
Evolving - Compulsively
ریشه کن کن - به طور اجباری
Behaving - Inconsistently
رفتار - به طور متناقض
Yet the pulse is pounding
با این حال نبض کوبنده است
Restoration is the name
اسمش ترمیم است
For those who are left in the game
برای کسانیست که در این بازی در جناح چپ هستند
Invocation in the name of our flame
فراخوانی شیطان نام شعله کشیدن ماست
Dimmu Borgir!
قلعه*های تاریک
The deviants seek but one place
کجرو در حال جست و جو اما یک مکان
Dimmu Borgir!
قلعه*های تاریک
Forward onward march!
به جلو به پیش مارس!
Forgive we shall not
بخشش را نمی خواهیم
Forget we shall not
نادیده گرفتن را نمی خواهیم
With trickery and treat
با حیله گری و مداوا کردن
Enemies will face defeat
دشمنان می خواهند پیروز گردند
No place for dreamers
مکانی برای خیال پرداز نیست
As our formation is lava
همان طور که ساختار ما از گدازه است
Fire is with or against you
آتش یا با شماست یا بر علیه شما
And so it burns
بنابراین سوزاننده است
Constant retribution calling
فراخواندن عذابی استوار
From the shadows of three consecutive sixes
از ارواح خبیث سه عدد شش پشت سر هم
Merging with the cold dark vacuum
ادغام کردن با خلاءی تاریک
Talent is worthless unless exercised
استعدادها بی ارزش اند مگر اینکه به کار گرفته شوند
"When the world is turning
هنگامی که جهان در حال گردش است
You'll find your true nature
شما ماهیت واقعی خود را پیدا می کنید
When the first is last and the last is first
زمانی که اولین آخرین و آخرین اولین بار است
You'll be where you choose to be"
شما به جایی می روید که انتخابش کرده اید
Forgive we shall not
بخششی نمی خواهیم
Forget we shall not
نادیده گرفتن را نمی خواهیم
Fire is with or against you
آتش یا با شماست یا بر علیه شما
And so it burns
بنابراین سوزاننده است
---------------------------------------------
Gateways
The core principle of freedom
Is the only notion to obey
قاعده ی اصلی آزادی تنها مفهومی از فرمانبرداری است.
The formulae of evolution and sin
Leading the way
الگوهای فرگشت و گناه مسیر را نشان می دهند
The rebirth is near completion
As we slowly awaken from slumber
همچنان که ما به آرامی از خواب سبک برمی خیزیم
تولدی دوباره نزدیک به انجام است
The malpractice of the spirit ends
Gateways!
کژ رفتاری های روح به پایان می رسد
دروازه ها!
When the gift is once again attained
Gateways!
به هنگامی که پیشکش دگر بار بدست آورده شد
دروازه ها!
No rules or restraints are longer valid
Gateways!
دیگر هیچ قانون و محدودیتی وجود ندارد
دروازه ها!
When the ancient future is reclaimed
Gateways!
به هنگامی که آینده ی باستانی بازپس گرفته می شود
دروازه ها!
No rules or restraints are longer valid
Gateways
دیگر هیچ قانون و محدودیتی وجود ندارد
دروازه ها!
When the ancient future is reclaimed
Gateways
به هنگامی که آینده ی باستانی بازپس گرفته می شود
دروازه ها!
It's all there for the eyes that can see
تمامی اینها برای چشمانی است که می بینند
The blind ones will always suffer in secrecy
نابینایان همیشه در میان اسرار رنج خواهند برد
For it is the omen of what lies submerged - Breeding
چراکه نشانه هایی است از دروغ های پنهان گشته اند
Untouched within us - Bleeding
در درونمان دست نخوره باقی مانده است
The core principle of freedom
Is the only notion to obey
قاعده ی اصلی آزادی تنها مفهومی از فرمانبرداری است.
The formulae of evolution and sin
Leading the way
الگوهای فرگشت و گناه مسیر را نشان می دهند
The rebirth is the year of completion
As we slowly awaken from slumber
همچنان که ما به آرامی از خواب سبک برمی خیزیم
تولدی دوباره نزدیک به انجام است
To receive the light that shines in darkness
برای دریافت نور که در تاریکی می درخشد
The light that shines forevermore (forevermore)
نور که برای همیشه خواهد درخشید ( برای همیشه )
Be the broken or the breaker
بشکن یا شکسته باش
Be the giver or the undertaker
بدست آور یا ببخش
Unlock and open the door
بازکن درب قفل شده را
Be the healer or the faker
شفا بخش باش یا یک جاعل
The keys are in your hands
کلید ها در دستان توست
Realize you are your own sole creator
بدان که تو تنها آفریننده ی خود هستی
Of your own master plan
بر اساس طرح های عظیم خودت
Be the broken or the breaker
بشکن یا شکسته باش
Be the giver or the undertaker
بدست آور یا ببخش
Unlock and open the door
بازکن درب قفل شده را
Be the healer or the faker
شفا بخش باش یا یک جاعل
The keys are in your hands
کلید ها در دستان توست
Realize you are your own sole creator
بدان که تو تنها آفریننده ی خود هستی
Of your own master plan
بر اساس طرح های عظیم خودت
-----------------------------------------------
ماتلی کرو
ماتلی کرو |
|
کنسرت ماتلی کرو در سال ۲۰۰۷ |
|
اطلاعات هنرمند |
|
اهل کشور |
|
مدت کار |
۱۹۸۱ - تاکنون |
وبگاه |
ماتلی کرو (به انگلیسی: Mötley Crüe) یک گروه موسیقی سبک هوی متال است که در سال ۱۹۸۱ در آمریکا پایهگذاری شد.[۱]
آلبومهای گروه بارها در جدولهای فروش به عنوان پلاتینیوم و مولتی پلاتینیوم دست یافتهاند.[۲]
درباره
آلبوم Dr. Feelgood که در سپتامبر ۱۹۸۹ منتشر شد از برجستهترین آثار ماتلی کرو بهشمار میرود.
اعضای گروه همواره به خاطر شیوه زندگیشان و موارد متعدد قانونشکنی، زندان رفتن، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، روابط عاشقانه کوتاه مدت با زنان بسیار و خالکوبیهای سنگینشان که وجه مشترک همه آنهاست مورد توجه بودهاند.
اعضا
- میک مارس: لید گیتار (۱۹۸۱ تا کنون)
- واینس نیل: آواز (۱۹۸۱ تا ۱۹۹۲ - ۱۹۹۶ تا کنون)
- نیکی سیکس: گیتار بیس (۱۹۸۱ تا کنون)
- تامی لی: درام (۱۹۸۱ تا ۱۹۹۹ - ۲۰۰۴ تا کنون)
آلبومها
طرح جلد |
تاریخ انتشار |
عنوان |
۱۰نوامبر ۱۹۸۱ |
Too Fast for Love |
|
۲۶سپتامبر ۱۹۸۳ |
Shout at the Devil |
|
۲۱ژوئن ۱۹۸۵ |
Theatre of Pain |
|
۱۵مه ۱۹۸۷ |
Girls, Girls, Girls |
|
۱سپتامبر ۱۹۸۹ |
Dr. Feelgood |
|
۱۵مارس ۱۹۹۴ |
Mötley Crüe |
|
۲۴ژوئن ۱۹۹۷ |
Generation Swine |
|
۱۱ژوئیه ۲۰۰۰ |
New Tattoo |
|
۲۴ژوئن ۲۰۰۸ |
Saints of Los Angeles |
لد زپلین
|
|
لد زپلین در ۱۹۶۹. از چپ به راست: جان بونهام، رابرت پلنت، جیمی پیج، جان پال جونز. |
|
اطلاعات هنرمند |
|
اهل کشور |
|
مدت کار |
۱۹۶۸–۱۹۸۰ |
نقشهای |
The Yardbirds، The Firm، Band of Joy، Coverdale and Page، Page and Plant، The Honeydrippers |
وبگاه |
|
سازهای برجسته |
|
لِد زپلین (به انگلیسی: Led Zeppelin) یک گروه موسیقی بسیار تأثیرگذار در سبک راک و همچنین از پیشوایان هوی متال و هارد راک بود که در سال ۱۹۶۸ توسط رابرت پلنت خواننده ، جیمز پاتریک پیج گیتاریست ، جان بونام درامر و جان پل جونز نوازنده باس گیتار در انگلستان تشکیل شد و تا سال ۱۹۸۰ فعالیت داشت.[۱]
لد زپلین موفق ترین گروه دهه 70 میلادی و موفق ترین گروه تاریخ موسیقی به لحاظ موفقیت تمام آلبوم ها در چارت و بیلبورد موسیقی انگلستان و آمریکا است .لد زپلین همچنین موفق ترین و مهم ترین گروه راک مدرن با 350 میلیون نسخه فروش جهانی هستند. آنها بزرگترین گروه هارد راک تاریخ و به لحاظ فنی خالق هوی متال بودند و با اشعار افسانهای و فلسفی که بر موسیقیشان حاکم بود سبکی به وجود آوردند به مهم ترین نوای راک در دهه 70 میلادی تبدیل شد که از دل آن هوی متال به وجود آمد .[۲] . لد زپلین تنها گروه تاریخ موسیقی است که از چهار عضو بسیار مهم که هر کدام در کار خود سرآمد و صاحب سبک بودند تشکیل شده است.
محتویات |
آهنگشناسی
آلبومهای گروه در کل دنیا فروشی بیشتر از ۳۰۰ میلیون نسخه داشتهاست و تنها گروهی در تاریخ موسیقی است که تمامی نه آلبوم آنها وارد US Billbord و Top 10 جدول موسیقی آمریکا و انگستان شدهاست و در نظر سنجی ویاِچوان در لیست صد گروه برتر تاریخ هارد راک در صدر جدول قرار گرفت.[۳]
لد زپلین
اولین آلبوم گروه با نام لد زپلین در سال ۱۹۶۹ عرضه شد.[۴] آلبوم ترکیبی از بلوز و فولک بود و یکی از محورهای موسیقی هوی متال شد. جیمی پیج در مصاحبهای در سال ۱۹۹۰ گفت: ضبط آلبوم ۳۶ ساعت در استودیو طول کشید و تمامی هزینههای آلبوم ۳۱۵۰ دلار و فروشش ۷ میلیون دلار بود.[۳] باانتشار آلبوم دوم این گروه تورهای متعددی را در امریکا پشت سرگذاشت[۱] با شروع دهه 70 لدزپلین به عنوان یکی ازتاثییرگذارترین گروه های دهه معرفی شد.[۲]
لد زپلین ۲
در اولین سال فعالیت، گروه چهار تور در آمریکا و انگلیس برگزار کرد و بعد از آن آلبوم در همان سال ۱۹۶۹ دومین آلبوم را عرضه کرد.[۵] آلبوم دوم از آلبوم اول بسیار موفقتر بود و در آمریکا و انگلیس در صدر جدول فروش قرار گرفت. گروه تورهای بسیاری در آمریکا برگزار کرد و بعضی از کنسرتهای آنها بیشتر از ۳ ساعت طول کشید.[۱]
لد زپلین ۳
نام آلبوم سوم گروه لد زپلین ۳ بود که در سال ۱۹۷۰ عرضه شد[۶] و مانند آلبوم دوم گروه در صدر جدول فروش آمریکا و انگلیس قرار گرفت.[۳]
رابرت پلنت (چپ) و جیمی پیج در حال اجرای زنده در مونترو، ۷ مارس ۱۹۷۰.
لد زپلین ۴
آلبوم چهارم گروه در سال ۱۹۷۱ به بازار آمد.[۷] این آلبوم دارای آهنگهای هارد راک مانند سگ سیاه بود و بهترین آهنگ آلبوم پلکانی به بهشت بود، آهنگی که در سال ۲۰۰۵ از طرف مجله دنیای گیتار بهعنوان یکی از بهترین تکنوازیهای گیتار انتخاب شد. این آهنگ دارای حواشی بسیاری بود و در سال ۱۹۸۹ بهعنوان آهنگی شیطانی انتخاب شد. به این دلیل که اگر آهنگ را از آخر به اول اجرا کنید در حدود چهار خط جملههای شیطانی به دست میآید؛ هرچند که جیمی پیج این فرضیه را نپذیرفت.[۸] این آلبوم ۲۳ میلیون نسخه در آمریکا فروش داشت و در رتبه چهارم پرفروشترین آلبومهای تاریخ آمریکا قرار گرفت و در دنیا نیز یازدهم شد.[۱][۳][۸]
خانههای مقدس
آلبوم بعدی گروه در سال ۱۹۷۳ با نام خانههای مقدس عرضه شد.[۹] مدت آهنگها از آهنگهای آلبومهای قبلی طولانیتر بود و باز هم در صدر جدول فروش آمریکا و انگلیس قرار گرفت. کنسرت این آلبوم در فلوریدا رکورد گروه بیتلز را از نظر تعداد تماشاچی با داشتن ۵۹۰۰۰ تماشاگر شکست.
در ۱۹۸۰ با مرگ بونهام گروه دچار ضربه شدیدی شد و در حالی که افراد بزرگی چون کوزی پاول قصد جانشینی او را داشتند گروه اعلام کرد دیگر لد زپلین به کار خود ادامه نخواهد داد.[۱۰]
اعضا
آلبومها
تاریخ |
عنوان |
۱۹۶۹ |
Led Zeppelin |
۱۹۶۹ |
Led Zeppelin II |
۱۹۷۰ |
Led Zeppelin III |
۱۹۷۱ |
(یاLed Zeppelin IV) |
۱۹۷۳ |
Houses of the Holy |
۱۹۷۵ |
Physical Graffiti |
۱۹۷۶ |
Presence |
۱۹۷۶ |
(زنده) The Song Remains The Same |
۱۹۷۹ |
In Through The Out Door |
۱۹۸۲ |
Coda |
۱۹۹۷ |
Led Zeppelin BBC Sessions |
۲۰۰۳ |
How The West Was Won |
گرین دی
ا
Green Day (گرین دی) |
|
اطلاعات هنرمند |
|
اهل کشور |
|
مدت کار |
۱۹۸۷ - تاکنون |
وبگاه |
|
اعضا |
|
بیلی جو آرمسترانگ (Billie Joe Armstrong) |
گرین دی (به انگلیسی: Green Day) از گروههای بزرگ سبک موسیقی پانک راک است.
مبدا این گروه در سال ۱۹۸۷ و ایالت کالیفرنیا است. رهبر گروه بیلی جو آرمسترانگ می باشد.
این گروه اولین بار با آهنگ When I Come Around در آمریکا و صحنه موسیقی راک مطرح گشت. آلبوم 21st Century Breakdown و نمایش موزیکال آلبوم "احمق امریکایی" در سال ۲۰۰۹ نیز پنجمین جایزه گرمی را نصیب این گروه آمریکایی کرد.[۱]
محتویات |
تاریخچه گروه
تاسیس گروه: ۱۹۸۷–۱۹۹۳
بیلی جو آرمسترانگ(گیتاریست و آوازخوان) و مایک درنت(Mike Dirnt)، دوستان دوران کودکی، ابتدا گروهی با نام Sweet Children را در رودئو کالیفرنیا تشکیل دادند. چندی بعد با یک شرکت محلی به نام Lookout قرارداد امضا کردند. آنها نام گروه را به GreenDay تغییر داده و در سال ۱۹۸۹ نخستین آلبوم غیررسمی شان به نام "۱۰۰۰ ساعت" را بیرون دادند. سال بعد آلبوم 1,039Smoothed Out Slappy Hours را ارائه دادند. کمی بعد، سوبرانت(درامر گروه) جایش را به درامر دیگری به نام TreCool داد.
دومین آلبوم رسمی گرین دی به نام Kerplunk در سال ۱۹۹۲ منتشر شد. موفقیت زیرزمینی این آلبوم باعث شد که گروه از طرف ناشران موسیقی معتبر پیشنهاد همکاری دریافت کند. آنها سرانجام با شرکت Reprise Recordقرارداد بستند.
نخستین موفقیت: ۱۹۹۴–۱۹۹۶
بیلی جو آرمسترانگ در سال ۱۹۹۴
نخستین آلبوم پرفروش و موفق گروه Dookie نام دارد که در سال ۱۹۹۴ منتشر شد. آهنگ Basket Case از این آلبوم ۵ هفته شماره یک جدول مدرن راک آمریکا بود.
در تابستان ۱۹۹۴ گروه در جشنواره ووداستاک حضور یافت و این به افزایش فروش آلبوم Dookie کمک کرد.
When I Come Around آهنگ دیگری بود که این بار به مدت ۷ هفته شماره یک جدول مدرن راک شد. فروش Dookieدر دنیا از مرز ۱۵ میلیون کپی فراتر رفت. همچنین این آلبوم جایزه گرمی سال ۹۴ را به عنوان بهترین آلبوم آلترناتیو به خود اختصاص داد.
پاییز ۱۹۹۵ آلبوم Insomniac آمد. آهنگ J.A.R از این آلبوم شماره یک مدرن راک شد که موسیقی فیلم Angus هم بود. Insomniac شماره ۲ جدول آلبومها شد و ۲ میلیون کپی آن تا بهار ۱۹۹۶ فروش رفت. اگرچه این آلبوم موفقیت بزرگ Dookie را نداشت ولی از طرف منتقدان موسیقی با تحسین رو به رو شد. در بهار ۱۹۹۶ آنها تور کنسرت اروپاییشان را به دلیل خستگی لغو کردند.
سقوط از محبوبیت: ۱۹۹۷–۲۰۰۲
بعد از یک سال استراحت، گرین دی در سال ۱۹۹۷ آلبوم Nimrod را عرضه کرد. این آلبوم در جایگاه دهم جداول موسیقی جای گرفت. یکی از ترانههای موفق این آلبوم Good Riddance ,Time of Your Life نام دارد که جایزه MTV بهترین موزیک ویدیوی سال موسیقی راک را از آن خود کرد.
در سال ۲۰۰۰ آلبوم Warning منتشر شد. نگاه منتقدان به این آلبوم بسیار متفاوت بود. مجله تخصصی رولینگ استون با دادن امتیاز ۳ از ۵، انتقادیترین دیدگاه را نسبت به این آلبوم داشت. بعد از انتشار این آلبوم، بعضی از منتقدان موسیقی به این نتیجه رسیدند که گرین دی به دوران سقوط از محبوبیت خود نزدیک شده است.
American Idiot و موفقیت دوباره گروه: ۲۰۰۳–۲۰۰۶
در ۲۰۰۴ آلبوم (ابله امریکایی) American Idiot بیرون آمد؛ یک آلبوم اپرایی راک که بعد از مدتها گروه را در جداول موسیقی شماره یک کرد. آلبوم American Idiot جایزه گرمی بهترین آلبوم راک را برد. در سال ۲۰۰۶ هم، گرین دی جایزه گرمی بهترین ضبط سال را برای آهنگ Boulevard of Broken Dreams از آن خود کرد.
اغلب مخاطبین عنوان آلبوم(ابله امریکایی) را اشاره به سکنات و وجنات رئیس جمهور وقت امریکا جورج بوش میدانستند ولی خود آرمسترانگ در مصاحبه ای آلبومش را "داستان شخصی مثال می زند که از شهری کوچک به یک کلان شهر می آید و خود را مواجه با جاذبهها و موقعیتهای غیرقابل پیش بینی مییابد. چنین شخصیتی در واقع خیلی شبیه کاراکتر فیلمهای فرانک کاپرا ست و یا شاید یادآور شخصیت فیلم فارست گامپ است."
بعداز آلبوم American Idiot، گرین دی دو تک آهنگ موفق ارائه داد؛ یکی اجرای مجدد آهنگ مرحوم جان لنون با نام working class hero بود که به وقایع دارفور سودان اشاره دارد و دیگری اجرای مشترکی با گروه معروف U2 است با عنوان The Saints Are Coming که درباره کمک داوطلبانه سربازان بازگشته از عراق به حادثه دیدگان طوفان کاترینا می باشد.
آلبوم 21st Century Breakdown و بازگشت به صحنه: ۲۰۰۷–تاکنون
آلبوم 21st Century Breakdown در ماه مه ۲۰۰۹ منتشر شد. این آلبوم توسط منتقدان موسیقی با دریافت میانگین امتیازاتی بین ۴ و ۵ از ۵ مورد تحسین قرار گرفت.
21st Century Breakdown در جداول موسیقی ۱۴ کشور شماره یک شد و تا کنون موفقترین آلبوم گرین دی می باشد.
تور جهانی 21st Century Breakdown از ۳ ژولای ۲۰۰۹ تا ۲۹ اکتبر ۲۰۱۰ در نقاط مختلف اروپا، امریکا، آسیا و استرالیا برگزار شد.
اعضای گروه گرین دی
- بیلی جو آرمسترانگ (Billie Joe Armstrong) ...خواننده اصلی، گیتاریست
- مایک درنت (Mike Dirnt) ...گیتاریست بیس، خواننده پس زمینه
- تره کول (Tre Cool) ...درامر، خواننده پس زمینه
آلبومهای استودیویی
- 39Smooth ۱۹۹۰
- Kerplunk ۱۹۹۲
- Dookie ۱۹۹۴
- Insomniac ۱۹۹۵
- Nimrod ۱۹۹۷
- Warning ۲۰۰۰
- American Idiot ۲۰۰۴
- 21st Century Breakdown ۲۰۰۹
- ۲۰۱۲ !Uno¡
- ۲۰۱۲ !Dos¡
- ۲۰۱۲ !Tré¡
کوئین
کوئین |
|
اطلاعات هنرمند |
|
اهل کشور |
|
مدت کار |
1973 - تاکنون |
وبگاه |
کوئین (به انگلیسی: Queen) یک گروه راکبریتانیائی است . آهنگهای این گروه هنوز هم مورد علاقه دوستداران موسیقی است و از رادیوهای سراسر جهان شنیده میشود. فردی مرکوری اصالتا" از خانوادهای پارسی الاصل وزرتشتی مقیم هندوستان بنامهای بومی وسارا بولسارا زاده شد. این خواننده هنرمند و پرطرفدار که بیش ازدودهه درعرصه موسیقی راک درخشید درپنجم سپتامبر سال ۱۹۴۶ میلادی درشهرزنگباردرکشور تانزانیا متولد گردید. درابتدا خانواده اش نام اورا فرخ گذاشتند اماپس ازآن ودرشروع دوران خوانندگی اش بدلیل سختی تلفظ نامش برای طرفداران مجبور به تغییرنامش از فرخ به فردی شد و نام خانوادگی اش را نیز به مرکوری تغییرداد. اودر همان دوران کودکی و برای ادامه تحصیل به همراه خانواده اش به انگلستان مهاجرت کردند وپس ازاتمام تحصیلات در رشته موسیقی وهنربه عنوان خواننده و ترانه نویس سبک موسیقی راک پا به این عرصه نهاداین خواننده بریتانیایی به شخصیت گوتیگ واروپر زرق وبرق وصدای قدرتمندش بر روی صحنه مشهور بود. گروه کویین درسال ۱۹۷۱ در شهر لندن شکل گرفتند. فردی مرکوری خواننده اصلی و پیانیست، برایان می گیتاریست، جان دیکن گیتاربیس وراجر تیلر به عنوان جازیست اعضای گروه را تشکیل میدادند. راجر و برایان قبل از پیوستن به گروه کویین با گروه smile همکاری میکردند.این گروه که بعد از گروه انگلیسی بیتلز تشکیل شد دومین گروه برتر جهان موسیقی شناخته شد.رتبه اول توسط بیتلز کسب گردید.
تاریخچه
روزهای اولیه (۱۹۶۸–۱۹۷۴)
در سال ۱۹۶۸، برایان می (گیتاریست) که دانشجو کالج سلطنتی لندن بود بهمراه تیم استافل (بیسیست) تصمیم به تشکیل گروهی گرفتند. می یک آگهی دستنویس را روی تابلو اعلانات دانشکده برای جذب یک درامر نوشت. راجر تیلور جوان که دانشجو دندانپزشکی بود این آگهی را مشاهده و پیشنهاد آنرا قبول میکند. بدین ترتیب آنها گروهی تشکیل داده و آنرا را اسمایل نامیدند.[۱]
تیم استافل دوستی با نام فرخ بلسارا (کسی که نام انگلیسیاش فردی بود) را پس از مدتی به گروه معرفی کرد. فردی در ابتدا کمکهایی را به گروه میرساند اما بعدهها تبدیل به یکی از اعضای ماندگار اسمایل شد. در سال ۱۹۷۰ تیم استافل به گروهی به نام هامپی بانگ پیوست و اعضای باقیمانده اسمایل بهمراه فرخ بلسارا گروهی با نام کوئین را تشکیل دادند.[۲] زمانی که از بلسارا دربارهٔ نام گروه پرسیدند او در پاسخ گفت: "خیلی سال پیش من این اسم را انتخاب کردم.این فقط یک نام است. همین! ولی خیلی باشکوه و عالی بنظر میرسد، یک اسم شناخته شده و جهانیست و در عین حال عامهپسند.هرجور تعبیر و تفسیری از آن ممکنه.یک اسم چند بعدی.البته قطعاً نشاط و سر زندگی و صلابت اسم مد نظرم بوده ولی اين تنها یک جنبه قضیه به حساب میآید.""[۲]
گروه در ابتدا فعالیتش، چند نوازندهٔ گیتار بیس را اخراج کرد. جای خالی یک بیسیست در گروه به قدری حس میشد که گروه را از ادامهٔ فعالیت بسیار سست کرده بود. تا اینکه آنها با جان دیکن آشنا شدند و در سال ۱۹۷۱ او را برای ضبط اولین آلبوم خود استخدام کردند. آنها چهارتا از آهنگهای خود با نام «کذاب»، «اعتماد به نفست را حفظ کن»، «شب فرا میرسد» و «مسیح» را ضبط کرده و حال که دمو نوارها آماده شده بود، آنها دنبال یک کمپانی برای ضبط آثارشان بودند.[۲] در این زمان بود که فردی نام خانوادگی خود را به مرکوری تغییر داد. ۲ جولای ۱۹۷۱، کوئین نخستین نمایش خود ترکیب اصلی را در یک دانشگاه سوری خارج از لندن پشت سر گذاشت.[۳]
لوگوی سنتی کوئین
مدت کوتاهی قبل از انتشار نخستین آلبوم گروه، مرکوری با استفاده از دانش گرافیکی خود لوگو گروه کوئین را طراحی کرد که تاج کوئین نام گرفت.[۴] لوگو با ترکیبی از نشانههای منطقةالبروج برای هر چهار عضو گروه طراحی شده بود: دو شیر برای برج اسد (دیکن و تیلور)، یک خرچنگ برای برج سرطان (می) و دو پری برای برج سنبله (مرکوری).[۴] دو شیر در سمت راست و چپ لوگو در حال به آغوش کشیدن حرف Q هستند و خرچنگ بالای حرف Q در حالی که شعلههای آتش بر فرازش شعلهور هستند قرار دارد. دو پری هم در قسمت پائین این لوگو و زیر سایهٔ دو شیر قرار گرفتهاند.[۴] همچنین یک تاج بالای حرف Q قرار گرفته و یک ققنوس برفرازش سایه افکنده است. نکته مهم اینجاست که این نماد بسیار شبیه به آرم سلطنتی بریتانیا میباشد.[۴]
جلد آلبوم کوئین ۲
در سال ۱۹۷۳، بعد از یکسری وقفه در کار گروه، کوئین اولین آلبوم خود را با تاثیر از هوی متال و پراگرسیو راک آن روزها منتشر کرد.[۵] آلبوم نقدهای خوبی را دریافت کرد؛ گوردون فلچر از رولینگ استون در خصوص آلبوم نوشت: "آلبوم ابتدایی آنها بسیار خوب است".[۶] و روزنامه دیلی هرالد شیکاگو هم این آلبوم را "آغازی بالاتر از حد میانی" توصیف کرد.[۷] آهنگ «اعتماد به نفست را حفظ کن» ساختهٔ برایان می که آهنگ آغازیین این آلبوم بود، به عنوان یکی از برجستهترین کارهای این آلبوم شناخته شد و در سال ۲۰۰۸، رولینگ استون رتبهٔ ۳۱ را در لیست "۱۰۰ آهنگ برتر گیتار در تمام زمانها" به این ترانه بخشید.[۸] این آلبوم موفق به دریافت گواهینامه طلا در ایالات متحده و بریتانیا شد.[۹][۱۰]
دومین الپی گروه، کوئین ۲، در سال ۱۹۷۴، با طرح "عکاس موسیقی راک" مایک راک برای طرح جلد روی این آلبوم منتشر شد. این عکس تبدیل به یکی از طرحهای نمادین گروه شد و در موزیک ویدئو ۱۹۷۵ گروه یعنی «راپسودی بوهمی» هم مورد استفاده قرار گرفت. آلبوم به رتبه پنجم در چارت بریتانیا دست یافت. تکآهنگ پایانی این آلبوم که توسط فردی مرکوری نوشته شده بود، در جایگاه دهم بریتانیا قرار گرفت و اولین موفقیت گروه را رقم زد. این آلبوم نقدهای مطلوب بسیاری را بیش از موفقیت آلبوم قبلی گروه دریافت کرد. همچنین این اولین آلبوم از سه آلبوم کوئین است که در کتاب ۱۰۰۱ آلبوم که شما باید پیش از مردن گوش کنید ثبت شد.
حمله قلبی محض و شبی در اپرا (۱۹۷۴–۱۹۷۶)
پس از شش روز اقامت گروه در نیویورک در ماه می ۱۹۷۴، مشخص شد که برایان می دچار بیماری هپاتیت بوده است (او توسط یک سوزن آلوده در واکسیناسیون قبل از تور استرالیا به این بیماری مبتلا شده بود). بعد از عمل جراحی، زمانی که او در دوران نقاهت بسر میبرد، تور بعدی گروه لغو شد. می از این شرایط بسیار ناراحت شد و از اعضای گروه میخواهد که شخص دیگری را جایگزینش کنند اما هیچکدام از اعضای گروه همچنین چیزی را نمیخواستند. بعد از این جریانات می به گروه بازگشت و به ضبط با گروه ادامه داد. آلبوم بعدی گروه در سال ۱۹۷۴ منتشر شد. حمله قلبی محض در جایگاه دوم بریتانیا قرار گرفت، به خوبی در اروپا به فروش رسید و به گواهینامه طلا در ایالات متحده دست یافت. این تجربهٔ واقعی از نخستین موفقیت جهانی گروه بود، و موفقیتی که در دو جنب اقیانوس اطلس رقم خورد. گروه با این آلبوم علاوه بر سبک اصلی خود، شانسش را با استفاده از چند سبک دیگر امتحان کرد. سبکهایی نظیر: موسیقی سالن بریتانیا، هوی متال، تصنیف، رگتایم و موسیقی کارائیبی.
تکآهنگ «کوئین کشنده» از حمله قلبی محض به رتبهٔ دوم در چارت بریتانیا دست یافت و نخستین موفقیت در ایالات متحده را با دستیابی به جایگاه ۱۲ در ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد رقم زد. آهنگ ترکیبی از موسیقی کمپ، وودویل و سالن بریتانیا با ذوق و هنر می در نواختن گیتار محسوب میشد. دومین تکآهنگ آلبوم، «حالا من اینجا هستم»، که بیشتر با آهنگسازی سنتی هارد راک همراه بود، در بریتانیا یازدهم شد. حالآنکه آهنگ پرسرعت راک «سنگ سرد دیوانه» که با ریفهای دارای تمپو بالا می همراه بود، پیشرو در سبک اسپید متال شد. طی سالهای اخیر، آلبوم تحسین بسیاری از انتشارات معتبر جهان را برانگیخته است: در سال ۲۰۰۶، کلاسیک راک جایگاه ۲۸ را در "۱۰۰ آلبوم برتر بریتانیا در تمام دوران" و در سال ۲۰۰۷، موجو رتبهٔ ۸۸ را در "۱۰۰ ضبط شدهای که جهان را تغییر داد" به این آلبوم اختصاص دادند. همچنین این دومین آلبوم کوئین است که در کتاب ۱۰۰۱ آلبوم که شما باید پیش از مردن گوش کنید ثبت میشود.
در ۱۹۷۵، کوئین یک تور جهانی را آغاز کرد. سرخط اجراهای آنها در ایالات متحده بود. و نخستین اجرایشان را در کانادا پشتسر گذاشتند. در سپتامبر همان سال، گروه از مذاکره با ترایدنت استودیوز خارج شد و در صدد بستن قرار داد با مدیر دیگری برآمد. یکی از این اتخابها پیشنهادی از مدیر لد زپلین، پیتر گرانت بود. گرانت به امضای قرار داد آنها با شرکت تهیهکنندگی لد زپلین، سوان سانگ رکوردز احتیاج داشت. در پایان گروه با منجر التون جان، یعنی جان رید به توافق رسید.
یک روز در مسابقه و لیو کیلرز (۱۹۷۶–۱۹۷۹)
بازی و کارها (۱۹۸۰–۱۹۸۴)
لیو آید و سالهای پایانی (۱۹۸۵–۱۹۹۰)
مرکوری: بیماری، مرگ و احترامگذاری (۱۹۸۸–۱۹۹۲)
ساخته شده در بهشت و کنسرت ۴۶۶۶۴ (۱۹۹۵–۲۰۰۳)
کوئین + پاول راجرز (۲۰۰۴–۲۰۰۹)
(۲۰۰۹ تاکنون)
اعضای گروه
اعضای فعلی
- برایان می - نوازنده گیتار الکتریک - کی برد - خواننده (۱۹۷۰ - امروز)
- راجر تیلور - درامر - پرکاشنیست - خواننده (۱۹۷۰ - امروز)
اعضای قبلی
- فردی مرکوری - خواننده اصلی - نوازنده پیانو - ریتم گیتار (۱۹۷۰ - ۱۹۹۱)
- جان دیکن - نوازنده گیتار بیس (۱۹۷۱ - ۱۹۹۷)
اعضای اولیه
نمودار زمانی
آلبومها
- ۱۹۷۳ - Queen
- ۱۹۷۴ - Queen II
- ۱۹۷۴ - Sheer Heart Attack
- ۱۹۷۵ - A Night at the Opera
- ۱۹۷۶ - A Day at the Races
- ۱۹۷۷ - اخبار جهان
- ۱۹۷۸ - Jazz
- ۱۹۸۰ - The Game
- ۱۹۸۰ - Flash Gordon
- ۱۹۸۲ - Hot Space
- ۱۹۸۴ - The Works
- ۱۹۸۶ - A Kind of Magic
- ۱۹۸۹ - The Miracle
- ۱۹۹۱ - Innuendo
- ۱۹۹۵ - Made in Heaven
کلیف ریچارد
کلیف ریچارد |
|
کلیف ریچارد در ۲۰۰۶ |
|
اطلاعات هنرمند |
|
نام اصلی |
هری راجر وب |
زادروز |
۱۴اکتبر ۱۹۴۰ (۷۲ سال) |
اهل کشور |
|
کار(ها) |
|
مدت کار |
۱۹۵۸ - اکنون |
نقشهای |
|
وبگاه |
سر کلیف ریچارد (به انگلیسی: Sir Cliff Richard)، (با نام اصلی هری راجر وب (به انگلیسی: Harry Rodger Webb)، زادهٔ ۱۴ اکتبر۱۹۴۰[۱]) از خواننده-ترانهسرایان و مؤسسان شرکت انگلیسی زادهٔ هندوستان است.
ریچارد با همراهی گروه خود، شدوز، در اواخر دههٔ ۵۰ و اوایل دههٔ ۶۰ میلادی، بر صحنهٔ موسیقی عامهپسند بریتانیا حکمفرما شد که این زمان مصادف با قبل و آغاز سالهای حضور بیتلز در جدولهای موسیقی بود. گرایش روزافزون او به مسیحیت و ملایمکردن سبک موسیقی خود، سبب گردید تا ریچارد بیشتر بهعنوان یک خوانندهٔ پاپ شناختهشود تا یک خوانندهٔ راک. باوجودیکه برخی از تکآهنگهای او در جدول موسیقی ایالات متحدهٔ آمریکا وارد شد ولی او هرگز موفقیتی در آن کشور بهدست نیاورد. با این وجود ریچارد یک چهرهٔ موسیقایی، فیلم و تلویزیونی مشهور در بریتانیا و دیگر کشورها باقیماند.
بسیاری از تکآهنگهای کلیف ریچارد در طول شش دهه، وارد جدولهای موسیقی شدهاند و او (به همراه الویس پریسلی)، تنها کسی است که در جدول تکآهنگهای بریتانیا در تمام دهههایش (۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ میلادی) حضور داشته است. او یگانه خوانندهای است که طی پنج دههٔ متوالی از دههٔ ۱۹۵۰ تا پایان دههٔ ۱۹۹۰ دارای یک ترانهٔ رتبهٔ یکی در بریتانیا بودهاست. در جدولهای موسیقی بریتانیا، او بیش از ۱۳۰ تکآهنگ، آلبوم و آلبوم چندآهنگه داشته که به ۲۰تای برتر راه یافته باشند که این رقم بیش از هر هنرمند دیگری است.[۲] بیش از ۲۵۰ میلیون نسخه از آثار او به فروش رفته است.[۳]
کری کینگ
.
کری کینگ |
|
کری کینگ در حال اجرا در سال ۲۰۰۷ |
|
اطلاعات هنرمند |
|
زادروز |
|
کار(ها) |
|
مدت کار |
۱۹۸۱تاکنون |
نقشهای |
|
سازهای برجسته |
|
کِری کینگ (به انگلیسی: Kerry King) نوازندهٔ گیتار الکتریک آمریکایی است که بیشتر بهعنوان یکی از بنیانگذاران و گیتاریست گروه ترش متالاسلیر شناخته میشود.[۱]
محتویات |
درباره
در ابتدای دههٔ ۸۰ میلادی کینگ که در پی فرصتی برای عضویت در یک گروه موسیقی بود، بههمراه جف هنمن و با چند درامر مختلف شروع به بازخوانی کارهای آیرن میدن و جوداس پریست کردند. پس از مدتی هنمن به او پیشنهاد تشکیل یک گروه را داد و بهاین شکل اسلیر تاسیس شد.[۲]
کینگ در موسیقی، بیشتر از گروههایی چون جوداس پریست، آیرن میدن، ونوم، بلک سبث و دیپ پرپل تاثیر گرفتهاست.[۳]
هنکا بلکسمیت نوازندهٔ گیتار بیس گروه فنلاندی چیلدرن او بادم شخصیت کینگ را اینطور توصیف میکند: مرد واقعی موسیقی متال که خودش است و سعی نمیکند شخصیت دیگری از خودش نشان دهد. او روی صحنه و بیرون از آن یک شخصیت دارد. بسیار مودب و در عین حال در بیان عقایدش کاملا رُک است و از نظرات مخالف هراسی ندارد. او کاملا واقعی است![۴]
مذهب
کینگ یک خداناباور است و نظر او راجع به مذاهب سازمانیافته این است که آنها مثل چوب زیر بغل میمانند برای انسانهایی که ضعیفتر از آنی هستند که در طول زندگی به خودشان متکی باشند. او در جایی گفتهاست: من از آن دسته آدمهایی هستم که باید چیزی را ببیند و پس از آن کاری را انجام دهد. کسی نمیتواند خدا را به من نشان دهد.[۵]
او نویسندهٔ اصلی متن ترانههای اسلیر است و سرودههای او بیشتر روی موضوعهای مرتبط با شیطانپرستی تمرکز دارند. گرچه او صراحتا عنوان کرده که نه به خدا اعتقادی دارد و نه به شیطان[۶] و نظرش این است که خیلی سرگرمکنندهتر است که آدم راجع به شیطان آواز بخواند تا خدا.[۷]
کینگ در مستند متال:سفرکردن یک هدبنگر که در سال ۲۰۰۵ توسط سم دان ساخته شدهاست میگوید: مذهب، شکل نهایی کنترل تفکر افراد بهصورت قانونیست.[۸]
زندگی خصوصی
او تا بهحال دوبار ازدواج کردهاست. نام همسر کنونیاش آیشا کینگ است و از ازدواج قبلیاش یک دختر بهنام شیان کیمبرلی کینگ دارد.[۹]
عملیات: جنایت ذهن
عملیات: جنایت ذهن |
||||
پخش |
۳مهٔ ۱۹۸۸ |
|||
ضبط |
۱۹۸۷-۱۹۸۸ |
|||
زمان |
۵۹:۱۴ |
|||
گاهنگاری آلبومهایکوئینزرایک |
||||
|
عملیات: جنایت ذهن (به انگلیسی: Operation: Mindcrime) آلبومی مفهومی از گروه پراگرسیو متال آمریکاییکوئینزرایک است که در ۳ مهٔ ۱۹۸۸ منتشر شد. این آلبوم سومین آلبوم استودیویی گروه است و داستان مردی سرخورده از جامعهٔ وقت را بیان میکند که عضو گروهی انقلابی شده، شستشوی مغزی داده شده و به آدمکش رهبران سیاسی تبدیل میشود. مجلهٔ انگلیسی کرانگ! در ژانویهٔ ۱۹۸۹ این آلبوم را در رتبهٔ ۳۴م ۱۰۰ آلبوم هوی متال برتر تمام دوران قرار داد.[۱]
محتویات |
داستان
آلبوم عملیات: جنایت ذهن با قطعهٔ مربوط به بستریبودن نیکی، شخصیت اصلی آلبوم، در بیمارستان آغاز میشود. نیکی تقریباً در وضعیت روانگسیختگی کاتاتونی قرار دارد و به جز چند مورد کوچک از گذشتهاش هیچ چیز به یاد نمیآورد. اما پس از چندی ناگهان آنچه بر او گذشته به خاطرش میآید و به یاد میآورد چگونه به عنوان یک معتاد به هروئین و رادیکالی سیاسی که از اجتماع خود دلزده شده بود به سازمانی مخفی با اهدافی انقلابی پیوست. در رأس این سازمان فرد عوامفریبی چه از نظر سیاسی و چه مذهبی مشهور به دکتر ایکس قرار داشت که با سوء استفاده از اعتیاد نیکی و مجموعهای از شیوههای شستشوی مغزی او را تحت کنترل خود درآورد و به یک آدمکش بدل ساخت. بدین ترتیب هرگاه که دکتر ایکس واژهٔ «جنایت ذهن» را بر زبان میآورد نیکی همچون عروسک خیمهشببازی تحت فرمان او در میآمد و بدین طریق دکتر ایکس فرمان قتل هرکسی را که میخواست به نیکی میداد تا انجامش دهد. تا آنکه از طریق کشیش فاسدی به نام پدر ویلیام که احتمالاً یکی از همکاران دکتر ایکس بود با فاحشهای که به کسوت خواهران روحانی درآمده بود با نام خواهر مری آشنا شد. این آشنایی منجر به دوستی و علاقهمندی نیکی به خواهر مری شد و کمکم پرسشهایی نسبت به طبیعت کارهایی که انجام میداد در او شکل گرفت. دکتر ایکس که متوجهٔ این موضوع شده بود مری را خطری بالقوه برای خود میدید پس به نیکی فرمان داد تا هم او و هم پدر ویلیام را بکشد. اما نیکی پس از روبرویی با مری نتوانست فرمان دکتر را اجرا کند و در عوض هر دو نفر تصمیم به ترک سازمان گرفتند. پس نیکی نزد دکتر ایکس رفت تا خبر جدائیشان را به او بدهد اما دکتر ایکس به نیکی یادآوری کرد که او یک معتاد است و او تنها کسی است که میتواند مواد مورد نیاز نیکی را تأمین کند. نیکی که اینک دچار کشمکش درونی شده است دکتر را ترک کرده و پیش مری باز میگرد اما با جنازهٔ او روبهرو میشود. شوک مرگ مری و این سردرگمی که آیا او خودش مری را کشته است یا خیر سبب جنون نیکی میشود. او در خیابانها میدود و نام مری را صدا میزند. پلیس سعی در آرامکردن او میکند اما با یافتن تفنگی همراه او نیکی را به عنوان مظنون قتل مری دستگیر میکنند. نیکی که به طور کامل همه چیز را فراموش کرده است در بیمارستانی بستری میشود و آنجاست که اخباری مبنی بر قتلهای سیاسی اخیر را میبیند. این اخبار سبب میشود تا حافظهاش بار دیگر بازگشته و آنچه بر او گذشتهاست را به یاد آورد و داستانش را تعریف کند.
فهرست آهنگها
شماره |
عنوان |
مدت |
|
۱. |
«I Remember Now |
۱:۱۷ |
|
۲. |
«Anarchy-X |
۱:۲۷ |
|
۳. |
«Revolution Calling |
۴:۴۲ |
|
۴. |
«Operation: Mindcrime |
۴:۴۳ |
|
۵. |
«Speak |
۳:۴۲ |
|
۶. |
«Spreading the Disease |
۴:۰۷ |
|
۷. |
«The Mission |
۵:۴۶ |
|
۸. |
«Suite Sister Mary» |
۱۰:۴۱ |
|
۹. |
«The Needle Lies |
۳:۰۸ |
|
۱۰. |
«Electric Requiem |
۱:۲۲ |
|
۱۱. |
«Breaking the Silence |
۴:۳۴ |
|
۱۲. |
«I Don't Believe in Love |
۴:۲۳ |
|
۱۳. |
«Waiting for 22 |
۱:۰۵ |
|
۱۴. |
«My Empty Room |
۱:۲۸ |
|
۱۵. |
«Eyes of a Stranger |
۶:۳۹ |
اعضا
گروه
- جف تیت - خواننده
- کریس دیگارمو – گیتار، همخوان
- ادی جکسون – گیتار بیس، همخوان
- مایکل ویلتون – گیتار، همخوان
- اسکات راکنفیلد – درام، پرکاشن، کیبرد
صداپیشگان
- پاملا مور – خواهر مری
- آنتونی ولنتاین - دکتر ایکس
- دبی ویلر – پرستار
- مایک اسنایدر – گویندهٔ اخبار
- اسکات متیر – پدر ویلیام
چارتهای موسیقی
آلبوم
|
تکآهنگها
|
دیساید
دیساید |
|
دیساید در حال اجرا در سال ۲۰۱۱ |
|
اطلاعات هنرمند |
|
اهل کشور |
|
مدت کار |
۱۹۸۷تاکنون |
نقشهای |
|
وبگاه |
|
اعضا |
|
اعضای پیشین |
|
برایان هافمن |
دیساید (به انگلیسی: Deicide) یک گروه موسیقی دث متال آمریکایی است که در سال ۱۹۸۷ پایهگذاری شد. و به گفته ساوند اسکن دو آلبوم اول گروه با نام دیساید و هنگ به ترتیب لقب دومین و سومین آلبومهای پُرفروش دث متال تمام دوران را از آن خود کردند.[۱]
محتویات |
تاریخچه
به عنوان آمون / کارنیج (۱۹۸۷-۱۹۸۹)
گلن بنتون, ۲۰۰۹
دیساید در ۲۱ ژوئیه ۱۹۸۷ در تمپافلوریدا شکل گرفت، پس از آن که گیتاریست برایان هافمن به دعوت گلن بنتون که در یک مجله محلی موسیقی آگهی پخش کرده بود پاسخ داد و آنها متاثر از گروههای همچون دیستراکشن، سادام، ونوم، باثوری، پوزسد، دث و اسلیر شروع به کار کردند. سپس گروه تشکیل شد از گلن بنتون (خواننده و نوازندهٔ گیتار بیس) و برایان هافمن (نوازندهٔ لید گیتار) و برادر او اریک هافمن (نوازندهٔ ریتم گیتار) و استیو آشیم (نوازندهٔ درامز) و چند ماه بعد آنها اولین دموی خود را در هشت قطعه و با نام جشن حیوانات که در گاراژ گلن بنتون ضبط شده بود را پخش کردند و این شروع یک اتفاق تازه در سرتاسر تمپا بود. در ۱۹۸۹ آمون سومین دموی خود را با نام قربانی در استودیو موریساوند رکوردز و به تهیه کنندگی اسکات برنز ضبط کرد.
پس از تغییراتی در ترکیب گروه، بنتون نقش های اضافی در خوانندگی را به عهده گرفت و گروه به کارنیج تغییر نام داد.
گیتاریست مالونت کریشن فیل فاریانی از روزهای اولیه کارنیج چنین یاد می کند : " آنها چیزی مانند اسلیر ولی هزار بار شدیدتر بودند. " ، " من حدس می زنم کارنیج مجسمه چوبی توخالی و پوک که از گوشت قصابی شده و خون پر بود را روی صحنه داشت... و سپس آن را روی زمین انداختند ." ماربید انجل در این مورد می گوید : " آنها فقط در صحنه گوشت پاره می کردند و این واقعا عجیب بود، مرد. در همه جا خون و گوشت دیده می شد. "
به عنوان دیساید (۱۹۸۹-۲۰۰۴)
استیو آیشم, ۲۰۰۹
بنتون یک نسخه از دموی گروه را به مونت کنورس که در دفتر رود رانر بود تحویل داد و او نیز به سرعت آن را تایید کرد و فردای آن روز با آنها قرار داد بست. در سال ۱۹۸۹ به در خواست رود رانر گروه نام خود را به دیساید تغییر داد. در سال ۱۹۹۰ اولین آلبوم گروه که در استودیو موریساند رکوردز و توسط اسکات برنز تهیه شده بود منتشر شد.
برادران هافمن به عنوان گیتاریست همیشه در صدد ساخت آهنگهای با سولوهای تکنیکی و با سرعت بالا و ریفهای پی در پی برای دیساید بودند که آهنگهای آن را سرشار از پیچدگی و سنگینی می کرد. اما در سال ۲۰۰۴ و به علت اختلافات شدید و افزایش خصومت که بین بنتون و برادران هافمن رخ داد آنها گروه را ترک کردند و گفته می شود که رابطه آنها در حد انتشار و حق امتیاز باقی مانده است.
پس از دوره برادران هافمن (۲۰۰۴ تاكنون)
جک اوون, ۲۰۰۹
بعد از اینکه برادران هافمن گروه را ترک می کنند نوازندگی گیتار به جک اوون از گروه کنیبال کورپس و داو سوزوکی از گروه وایتال ریماینز داد شد. پس از یک تور رالف سنتولا که قبلا در گروههای همچون دث و آیسد ارث نوازندگی کرده بود جایگزین دیو سوزوکی می شود . سنتولا اظهار داشت که یک کاتولیک است و این شوکی برای هواداران گروه بود و تمسخر برخی از طرفداران متال را در پی داشت. با این وجود، دیساید هشتمین آلبوم استودیوئی خود بوی رستگاری را منتشر کرد. این آلبوم به عنوان اثری طغیان گر مورد بررسی قرار گرفت و یکی از پرفروشترین آلبوم های گروه نیز شد.
در تاریخ ۲۴ مه ۲۰۰۷، اعلام شد که رالف سنتولا دیساید را ترک کرده و برای ضبط آلبوم در بازگشت اگزکیوشنر و شرکت در توری به گروه آبیچوآری در فلوریدا ملحق شده است. در ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ گیتاریست جک اوون اعلام کرد که "در وقفه" دیساید را برای شرکت در تور گروه ایستواری که با سبک دث/ ترش در اوهایو فعال بود، ترک می کند. گروه در تور بالکان، با نام "بالکان ترور تور" در اکتبر ۲۰۰۷ در کنار کراسایون، اینکنتنیشن و ایناکتیو مسیح شرکت کرد.
در نوامبر ۲۰۰۷ دیساید کار بر روی نهمین آلبوم استودیوئی خود را در استودیو موریس ساوند در فلوریدا شروع کرد. تحت عنوان تا مرگ با ما، این آلبوم از آلبوم بوی رستگاری که "وحشیانه ترین و پرخاشگرانه ترین آلبوم دیساید تا به امروز بود" با توجه به فشار نشریلت پیروی می کرد. درامر استیو آیشم ضبط آهنگ های درام و بنتون ضبط صدای خواننده را در ماه دسامبر شروع کردند. در آوریل ۲۰۰۸ دو آهنگ این آلبوم به صورت آنلاین توزیع شد. در نهایت در تاریخ ۲۸ آوریل ۲۰۰۸ آلبوم منتشر شد.
در تاریخ ۶ ژانویه ۲۰۰۹ دیساید در وبلاگ رسمی و صفحه مای اسپیس خود از امضا قرار داد با سنتری میدیا رکوردز و همچنین از بازگشت رالف سنتولا به گروه برای یک تور اروپایی خبر داد و از کار بر روی آلبوم جدید برای انتشار در تابستان ۲۰۱۰ نیز مطالبی را عنوان کرد.
کوین گیوریون, ۲۰۱۰
گیتاریست کوین گیوریون در تابستان سال ۲۰۰۹ به دیساید پیوست.
در ماه ژوئن سال ۲۰۱۰، گلن بنتون آلبوم بعدی گروه با عنوان با خدا به دوزخ را معرفی کرد. این آلبوم توسط مارک لوئیس در استودیو آیدیوهامر در سانفورد فلوریدا ضبط و در نهایت در تاریخ ۱۵ فوریه ۲۰۱۱ منتشر شد.
بحث
آلبوم ها و متن آهنگ های دیساید به علت بیان مطالب ضدمسیح و کفرآمیز همیشه مورد مناقشه بوده است. و همچنین انجام کار های از قبیل ریختن اجزای بدن حیوانات در کنسرت های گروه، که باعث شد نام آنها در لیست گروه های ضد مسحیت در مجلات قرار گیرد و فعالان حقوق حیوانات مبارزاتی را بر علیه گروه آغاز کنند، اما با این وجود عقاید گروه هیچگاه تغییر نکرد.
دف لپارد
دف لپارد |
|
اجرای زنده دف لپارد داکوتای شمالی 2007 |
|
اطلاعات هنرمند |
|
اهل کشور |
|
مدت کار |
1977 تاکنون |
Mercury, Universal, Phonogram, Vertigo, PolyGram, Bludgeon-Riffola, Island (US) |
|
وبگاه |
دف لپارد (به انگلیسی: Def Leppard) تاسیس ۱۹۷۷، گروه هارد راک پر سابقه و پرفروش در تاریخ موسیقی راک از کشور انگلستان است.
مشهورترین آلبوم این گروه آلبوم هیستریا است. آهنگ جانور در یوتیوببهمراه آهنگهای دیگر این آلبوم باعث فروش ۲۰ میلیون نسخه از این آلبوم در سراسر جهان شده است.
از مشاهیر این گروه بریتانیایی، درامر چیره دست ولی تک دست این گروه، ریک آلن است. آلن در سال ۱۹۹۲ در یک تصادف رانندگی دست چپ خود را از دست داد. با این حال وی با یک ابتکاری منحصر بفرد دستگاه درام خود را طوری تغییر داد که با همان یک دست و بکمک پاهایش قابلیت اجرای زنده را حفظ کرده و کماکان پا به پای گروه به نوازندگی ادامه دهد.[۱]