loading...
پرشين موزيك
sadagh بازدید : 6233 سه شنبه 27 فروردین 1392 نظرات (0)

 

اسامی شیاطین

بائل:

اولین و بزرگترین شیطان (جنی ) که حضرت سلیمان آنرا به بند کشید بائل نام داشت . شیطانی نامرئی که در اشکال گوناگون ظاهر می شد گاهی وقتها مانند گربه و بعضی وقتها مانند یک وزغ و گاهی اوقات بصورت یک مرد که اورا می شناسید. بائل بیش 66 سپاه از شیاطین را فرماندهی می کند و فرماندهی منطقه جنوب با اوست .

آگارس:

دومین شیطان(جنی ) بود که حضرت سلیمان آنرا به بند کشید. فرماندهی منطقه شرق بر عهده این شیطان بود. معمولا خود را بصورت یک مرد سوار بر تمساح و یا یک پیرمرد آرام نشان می دهد. آگارس علاقه زیادی برای بردن آبروی انسانهای مومن و روحانی دارد. آگارس جنی است که مسئول بوجود آمدن زلزله می باشد. 31 سپاه از شیاطین تحت اختیار او هستند.

واساگو:

معروف به شاهزاده شکست ناپذیر . از نظر طبیعت و رفتار مانند آگارس عمل می کند. سپاهیان او هستند که به انسانها کمک می کنند تا از امور مخفی و پشت پرده سر در بیاورند . او تسلط فوق العاده ای به اتفاقاتی که در گذشته رخ داده دارد.

سامیجینا:

علامت اصلی این جن(شیطان) آن است که در مقابل انسانها بصورت الاغ و یا اسب ظاهر می شود. این شیطان صدای بسیار خشنی داشته و 30  سپاه از شیاطین را رهبری می کند.او شعبده بازی  و سحر به انسانها می آموزد ، بعلاوه آنکه مسئولیت ارواح انسانهایی که با بار گناه زیاد می میرند نیز با اوست.

مارباس:

معروف به روح پنجم . او رهبریست بسیار توانا بصورت یک شیر بزرگ ظاهر می شود اما اگر انسانی از او بخواهد خود را بشکل انسان می کند.همیشه در حاله ای از ابهام و راز سخن می گوید و به انسان از بیماریها خبر می دهد. او هنر و دانش و علم مکانیک را بخوبی می داند. 36 سپاه از شیاطین تحت فرمان او هستند.

والفور:

ششمین جنی (شیطانی ) که حضرت سلیمان آنرا به بند کشید . او شاه بزرگ است با تنه شیر و سر دختری ایرانی . او در نظر  بیننده همیشه آشنا می آید. اما از این آشنایی سوء استفاده کرده و چیزهای روحانی مختلفی را از انسان به سرقت می برد. 10 سپاه از شیاطین تحت فرمان او هستند.

آمون :

این شیطان بسیار بزرگ و قدرتمند است . او شمایل گرگی را دارد که بدن مار دارد و شعله های آتش را از دهانش به بیرون استفراغ می کند. بعضی وقتها به شکل انسانی با دندان سگ ظاهر می شود و یا به مانند کلاغ سیاه . او جنی است که از گذشته و آینده خبر می دهدو بین دوستان اختلاف و تفرقه می اندازد. 40 سپاه از شیاطین تحت فرمان او خدمت می کنند.

 بارباتوس :

هشتمین جنی (شیطانی ) بود که حضرت سلیمان آنرا به بند کشید. قدرت فراوانی دارد . آواز پرندگان و پارس کردن بی وقفه سگها بخاطر اوست . او همان جنی است که به ساحران کمک می کند تا مکان گنجینه ها و دفینه ها را بیابند. او بعضی وقتها انسانها را به نیکی دعوت می کند و معمولا علاقه زیادی به برقراری ارتباط با انسانهای قدرتمند دارد.بیش از 30 سپاه از شیاطین تحت فرمان او هستند.

پایمون :

نهمین شیطان . شیطانی بزرگ و بسیار قدرتمند. معمولا خودش را بصورت مردی نشسته بر جماد شتر که یک ترامپت نیز بر دست خود دارد و تاج با شکوهی نیز بر سر دارد. آری او خالق و خدای موسیقی است . این شیطان از تمامی علوم سر در می آورد . این مهم میسر نمی شود مگر آنکه ساحر او را به نوعی وادار به پاسخگویی کند.آنچه که در دل زمین و دریا هست را می داند.200 لشگر از شیاطین تحت فرمان او هستند.آنچه که در باره این شیطان جالب است که بدانید آن است که بعضی از اعضای سپاه او را ملائکه تشکیل می دهند(5 سپاه از 200 سپاه). البته سپاهش به جهت بزرگی 2 فرمانده به نامهای لابال و آبالی دارد.

بائر:

دهمین جن( شیطان ) که حضرت سلیمان اورا به بند کشید . او معمولا بصورت خورشید ظاهر می شود.او استاد فلسفه و اخلاق و هنر و منطق است و اطلاعات بسیار زیادی درباره گیاهان دارد . فضل و بخشش زیاد است.50 سپاه از شیاطین تحت فرمان او هستند.

جوشیون :

شیطانی قدرتمند و قوی . همه چیز را درباره گذشته و حال و آینده می داند. معانی را بخوبی می داند. معمولا پاسخ دهنده ای توانا به سوالات بشر است.عطا ، افتخار و عزت  و دوستی برایش هیچ ارزشی ندارد. بیش از 40 سپاه از شیاطین تحت فرمان او هستند.

سیتری :

دوازدهمین شیطانی که حضرت سلیمان او را به بند کشید.شاهزاده ای بزرگ که سر پلنگ و تنه گاو به همراه بال دارد. اما پس از طرد شدن گاها بشکل بشر و بسیار زیبا مقابل انسان ظاهر می شود. حتی گاهی وقتها بصورت زن برهنه و زیبا ظاهر می شود. این همان شیطانی است که عشق بسیار شدید را بین زن و مرد ایجاد می کند. 60 سپاه از شیاطین تحت فرمان او هستند.

بلد یا بیلد :

سیزدهمیم جن(شیطانی ) که حضرت سلیمان او را به بند کشید . سیمایی بس مهیب دارد. معمولا اورا سوار بر اسبی رنگ پریده با آلات موسیقی در دستانش می بینند . در اولین ملاقاتش با انسان ها معمولا خود را بسیار خشمگین نشان می دهد. مواجه با او به شجاعت خیلی زیادی نیاز دارد. بیشتر در نواحی جنوب و شرق دیده می شود . اگر در تعامل با او ساحری نا توان باشد بیلد او را نابود خواهد کرد. ساحرانی که با این شیطان بیعت کرده اند معمولا حلقه ای از جنس نقره بر دست چپشان به نشان بیعت در دست دارند. این شیطان مهارت خاصی در ایجاد عشق میان زنان و مردان دارد. 85 سپاه از شیاطین تحت فرمان او خدمت می کنند.

لرایخا :

چهاردهمین جنی( شیطانی )   که حضرت سلیمان او را به بند کشید . شیطانی است بسیار قدرتمند . او معمولا خود را بصورت تیر اندازی که لباسی سبز رنگ به تن دارد نشان می دهد. ساحران از او درباره نتیجه جنگها و مسابقات در سرتاسر دنیا سوال می کنند ( او همه را می داند).30 سپاه از شیاطین تحت فرمان او خدمت می کنند .

الیگوس:

پانزدهمین جن (شیطانی ) که حضرت سلیمان او را به بند کشید. شیطانی بسیار قدرتمند  که خودش را بصورت سربازی که پرچم در دست دارد نشان می دهد و گاهی وقتها بصورت مار ظاهر می شود.او از مطالب پنهانی خبر دارد . بخصوص آنکه عاقبت و سرنوشت سربازان در میدان نبرد را می داند.60 سپاه از شیاطین تحت فرمان او هستند.

زپار :

شانزدهمین جنی (شیطان) که حضرت سلیمان اورا به بند کشید . در مقابل انسان معمولا بصورت سربازی با لباس و زره بر تن ظاهر می شود . او او عامل اصلی است که باعث می شود زنان بطور ناگهانی عاشق مردی شوند.البته تخصص خاصی در بدبخت کردن و بی ثمر کردن آن عشق نیز دارد. این شیطان 26 سپاه از شیاطین رده پایین را رهبری می کند .

بوتیس :

هفدهمین جن (شیطان) که حضرت سلیمان او را به بند کشید . او به انسانهای خائن و زشت خو و بد نهاد کمک می کند تا امیالشان را عملی کنند . گاهی وقتها در مقابل انسان بصورت انسانی که شمشیری نورانی در دست دارد ظاهر می شود. همه چیز را درباره گذشته می داند.

بادین :

هجدهمین جن (شیطان) که حضرت سلیمان اورا به بند کشید . ظاهرش مردی قوی هیکل با دم مار که نشسته بر اسبی رنگ پریده . او خواص گیاهان را بخوبی می داندو سنگ های گرانبها و با ارزش را بخوبی می شناسد. این شیطان استاد نقل و انتقال است . بطور ناگهانی می تواند یک انسان را از کشوری به کشور دیگر منتقل کند. بیش از 30 سپاه از شیاطین در اختیار و فرمان او هستند .

سالوس :

نوزدهمین شیطانی ( جن ) که حضرت سلیمان او را به بند کشید . او بسیار شجاع بوده و همیشه او را به شکل سربازی سوار بر تمساح با تاجی بر سر می بینند.او تبحری خاص در ایجاد عشق میان زنان و مردان دارد . 30 سپاه از شیاطین تحت فرمان او هستند.

پورسون :

بیستمین جن (شیطانی) که حضرت سلیمان او را به بند کشید . او خوش منظر بوده و بصورت مردی با چهره شیر ظاهر می شود.گاهی وقتها بصورت آدمی خائن و بدنهاد که سوار بر خرس است ظاهر می شود.قبل از امدنش صدایی مانند صدای ترامپت شنیده می شود.او از همه امور پنهانی باخبر است و می تواند گنجینه ها را پیدا کند.و همه چیز را درباره گذشته و حال می داند. او می تواند بدن انسان را گرفته و او را به پرواز در آورد. تسلط او به امور زمینی واقعا کم نظیر است. این شیطان در برخی امور الهی نیز اطلاعات دارد. 22 سپاه از شیاطین تحت فرمان او هستند .

 

بعضی از اسامی شیاطین جنی عبارتند از : 1 - حارث2- زهاء 3- خنزب 4- ولهان 5- خناس 6 - ابلیس

الحارث : اسم شیطان در آسمان است

خنزب : شیطان مخصوص نماز که انسان را در نماز وسوسه می کند .

الزهاء : شیطان ویژه شب که بندگان را به خواب بیشتر فرا می خواند.

ولهان : شیطان مامور وضو که انسان را وسوسه می کند وضو را بدون ((بسم الله الرحمن الرحیم )) به پایان برساند.

خناس: شیطانی که در سینه ها وسوسه می کند .

ابلیس : رهبر شیاطین جنی است که از دستور خداوند سبحان سر پیچی کرد و از در گاهش رانده شد .

 

در بحث پیرامون شیطان پرستی ابتدا لازم است دو واژه را معنی کنیم:شیطان و پرستش .

شیطان در اخبار و روایات یک لقب است و نه یک اسم.یعنی برخلاف تصور خیلی ها که گمان ی کنند شیطان نام جنی است که بر حضرت آدم (ع) سجده نکرد، شیطان یک صفت و لقب است و ممکن است به هر کس اطلاق شود و لذا می بینیم در قرآن کریم شیطان را جمع بسته بلکه بالاتر به انسان ها اطلاق کرده.

شیطان پرستی

در بحث پیرامون شیطان پرستی ابتدا لازم است دو واژه را معنی کنیم:شیطان و پرستش .

شیطان در اخبار و روایات یک لقب است و نه یک اسم.یعنی برخلاف تصور خیلی ها که گمان ی کنند شیطان نام جنی است که بر حضرت آدم (ع) سجده نکرد، شیطان یک صفت و لقب است و ممکن است به هر کس اطلاق شود و لذا می بینیم در قرآن کریم شیطان را جمع بسته بلکه بالاتر به انسان ها اطلاق کرده.

آن جنی که بر حضرت آدم(ع) سجده نکرد نامش ابلیس است.نه تنها ابلیس بلکه برخی اجنه و حتی انسان هایی که دارای بعضی خصوصیات باشند،شیطان لقب می گیرند. در رأس این خصوصیات سرپیچی از فرمان خداوند متعال و دعوت و ترغیب سایر افراد به سرپیچی است . این یعنی چه؟یعنی گاهی شیطان ما دوستمان است،گاهی استادمان،گاهی همکارمان،گاهی خانواده مان و بلکه حتی بالاتر؛گاهی خودمان شیطان می شویم.

پرستش در لسان قرآن چیست؟ آیه ای می آورم؛خودتان قضاوت کنید.

«آیا ندیده ای آنکس را که هوای خودش را معبود خود ساخته؟ »

چگونه چنین چیزی ممکن است که کسی خودش معبود خودش باشدجز این که عبودیت و پرستش چیزی جز اطاعت نیست؟

نتیجه:شیطان پرستی چیزی جز اطاعت از شیاطین جنی و انسی نیست که گاهی هم نقاب ها و پوشش های گول زننده دارند . و هرچه غیر از آن باشد به زبان خودمانی سرکاری است؟؟؟؟.

شیطان پرستی واقعیی از لسان قرآن این است و وظیفه ما مقابله با آن . درمورد راه های مقابله با شیاطین انس وجن درآینده سخن خواهیم گفت اگر خدا بخواهد.

و اما آنچه امروزه به عنوان شیطان پرستی متداول است، کم کم دارد به نوعی تحریف اذهان از شیطان پرستی واقعی و تا حدّی هم ترویج فراماسونری تبدیل میشود . این واقعیت را که لژهای فراماسونی تاریخچه طولانی و نفوذ و ثروت فراوانی دارند از ما پوشیده نیست . از مصدق و فروغی بگیرید تا فرانسوا اولاند و بوش،همه شان در ارتباط با این لژها هستند .(البته بنده برای اثبات فراماسون بودن تک تک افرادی که نام بردم سند دارم)

واما وظیفه ما در این حیطه بصیرت سیاسی و هوشیاری کامل است البته یادمان نرود آنچه از همة قدرت ها بالاتر و برتر است، قدرت تنها آفریدگار هستی یعنی خداوند متعال است و اوست که پیروز نهایی است .

الهی،عابد دون معبود است...این شیطان پرستان پست تر از ابلیس اند.(الهی نامه علامه حسن زاده)



چه طور شیاطین جنی و انسی و در راس آن ابلیس و انگلیس و اسرائیل و امریکا و ... شیعیان را از امام زمانشان غافل کرده اند که از شیعه جز اسمی و از مذهبش جز رسمی باقی نمانده است !!؟؟
[/b]

 

از شیعیان (اسمی حدود 500 میلیون شیعه در جهان داریم )
شیاطین ...

عده ای را مشغول ثروت اندوزی... که طبق روایات اهل بیت مذموم است
عده ای را را مشغول به زن و هوس بازی و بی حجابی و ... که طبق قران و روایات گناه بزرگی است

عده ای را را مشغول به لغویات مثل سریال و فوتبال نگاه کردن که طبق قران مومنان کسانی اند که از لغو و بیهود با بزرگواری دوری میجویند
عده ای را مشغول به موسیقی و خوانندگی که از بن حرام است طبق روایات اهل بیت
خلاصه همه را مشغول به گناه و دنیا و شئونات آن کرده اند
......................................................
عده ای را هم که حریف نشده اند به این کارهای حرام و لغو مشغول سازند به دین غلط و ناقص و ضعیف و ... کشانده اند ...

برای مثال :
عده ای از شیعیان را فقط مشغول نماز و حج و ... مثل سنی ها شده اند طبق روایات
عده ای را مثل خوارج و ... طبق روایات از حقیقت دین چیزی نمی دانند
عده ای را از امام زمان غافل ... طبق روایات بزرگترین گناه غفلت از ولی خداست
عده ای را از دعا برای فرج غافل ... طبق روایات در زمان غیبت هلاکند کسانی که برای فرج دعا نکنند
باز هم باید گفت که دشمنان از راه دین هم ، همه را منحرف کرده اند
...............................

و فقط و فقط و فقط یک عده کم از این خطرات حفظ شده اند به خاطر اینکه مشغول به دعا و انتظار و تلاش و خودسازی و زمینه سازی و تبیلغ و ... برای امام زمان اند
که متاسفانه شیطان در اینجا هم وارد شده و انها را هم به انحراف کشانده چون بسیاری از آنها با اینکه امام زمانی هستند اما اهل دعا برای فرجش نیستند و ...
چرا که امام حسن عسکری علیه السلام میفرمایند
همه در اخر الزمان هلاک میشوند مگر کسانی که به امامت حضرت مهدی عج ثابت قدم بوده (این عده قبلی که مشغول امام زمان شده اند فقط تا اینجا پیش امده اند )
و در ادامه حدیث حضرت میفرمایند و به توفیق الهی برای تعجیل در فرجش دعا کنند
که در اینجاست که به فرموده امام حسن عسکری سلام الله علیه همه هلاک شده اند و غربال شده اند چرا که اهل دعا برای فرج نیستند
برای مثال ...
شیاطین عده ای از این شیعیان یا منتظران ضعیف را این طور گمراه کرده اند :

عده ای فقط در فکر علائم ظهورند و ...طبق روایات باید منتظر بغتتا هم باشند = ظهور ناگهانی بنابر این باید هر لحظه منتظر ظهور باشند نه اینکه بیش از حد به علائم بپردازند و از اصل موضوع که دعا برای فرج است غافل شوند
عده ای فقط در پی دیدار و ملاقات با حضرتند و ...که طبق روایات این برای فرج خود ماست نه فرج مولای غریب ما و ما باید در فکر فرج حضرت باشیم نه خودمان و از نفس خارج شویم
عده ای در شناخت حق و باطل در اشتباهند و ... طبق روایات پناه بر خدا ...
عده ای در فکر توقیت هستند.... که طبق روایات توقیت دقیق کذب الوقاتون اما میتوانند ظهور را نزدیک بدانند طبق روایات
عده ای در فکر تطبیق آنهم نادرست هستند ... و طبق روایات از اصل موضوع که دعا بری فرج است غافل می مانند

بله دشمنان همه شیعیان را از شیعه به محب نزول داده اند و همه شان را از امام زمان عج و دعا برای فرجش غافل کرده اندو خیلی ها را هم گمراه کرده اندالبته این گروه ها هیچ کدامشان در اصل شیعه نیستند و محبان ضعیفی هستند که حالا یک محبت و ارادتی به اهل بیت دارند طبق روایات اهل بیت شیعه پیرو امامش است قدم به قدم مو به مو شیعه در ایمان و اخلاق و پاکی نمونه است شیعه از گناه مبراست شیعه از یاد و نام امام زمانش غافل نیست شیعه منتظر واقعی امام است شیعه سلمان و ابوذر و مقداد و امثال اینها هستند شیعه به ناموس مردم نگاه نمیکند شیعه لقمه شبه ناک نمی خورد شیعه به مردم و مستضعف کمک میرساند چه مادی چه معنوی شیعه خیر خواه و خوش اخلاق است نه امثال من حقیر و گناه کار و غافل از امام زمان عج و غافل از دعا و ... که محبی بیش نیستیم و سر گرم دنیا و فوتبال سریال و پول و زن و قدرت و ثروت و سیاسی بازی و ... هستیمدر بین این 500 میلیون شیعه 313 شیعه حقیقی نیست وگرنه امام زمان عج ظهور میکردندامام موسی الكاظم‏ سلام الله علیه نیز در این رابطه می فرمایند :
لَو كانَ فِيكُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائمُنا؛
اگر به تعداد اهل بدر ( شیعه كامل ) در ميان شما شیعیان ( محبان ) بود ، قائم ما قيام مي‏كرد/ مشكاة الأنوار ، ص ۱۲۸
و اما ... تنها گروهی رستگار واقعی اند که به فرموده امام عسکری علیه السلام برای تعجیل در فرج دعا کنند و به فرموده امام رضا تولی و تبری داشته باشند که کمال دین برائت از دشمنان اهل بیت است
در کل شیعه کامل باشند اینها از اصحاب مولا صاحب الزمان عج هستند بقیه ی مجبان که اهل دعا برای فرج نیستند زیانکارند در دنیا و برزخ ، اما جهنمی نیستند امام سجاد علیه السلام میفرمایند شیعیان ما از برزخ بترسند در آخرت شامل شفاعت ما میشوند
یعنی شیعیان ( محبان غافل ) تاوان گناهانشان را در دنیا و برزخ میدهند و در این 2 عالم پاک میشوند
التماس دعای فرج / اکثروا الدعا بتعجیل الفرج

 

انواع شیطان
گرچه در اذهان عموم مردم لفظ شیطان اشاره به فرد خاصی به نام ابلیس است که در اثر نافرمانی خداوند از درگاه الهی رانده شد.
اما حقیقت این است که شیطان دو نوع است:
1-
شخصی‏
2-
وصفی‏
داستان سجده نکردن ابلیس بر حضرت آدم و سرپیچی از فرمان الهی از نوع اول است و شیطان وصفی نوعی از شیطان است که صفات و ویژگیهای شیطان در او هست و این نوع شیطان هم در جن وجود دارد و هم در انس. بنابراین شیطان مفهوم وسیعی دارد که می‏شود آنرا در مورد هر موجود طغیانگر و هر قدرت بدکار و فتنه انگیزی به کار برد.
قرآن هشدار می‏دهد که:
وسواس خناس تنها در میان یک گروه، جماعت و یا در یک قشر، و یک لباس خاص نیست بلکه در میان تمام جن و انس وجود دارد. در هر لباس و جماعتی یافت می‏شود بنابراین باید مراقب همه آنها بود، او لشگریان زیادی از جنس جن و انس دارد و نام شیطان بر همه آنها اطلاق می‏شود، همچون سردمداران کفر و ظلم و شرک و مفسدان و دوستان ناباب و همنشینان منحرف و نویسندگان و گویندگان فاسد و وسایل ارتباط جمعی وسوسه گر.
بلکه گاهی در میان شیاطین انسی افرادی پیدا می‏شوند که از شیاطین جن بدترند. در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است که به ابوذر فرمود: «هل تعوذت بالله من شر شیاطین الجن و الانس؟» آیا از شر شیاطین جن و انس به خدا پناه برده‏ای؟ عرض کرد آیا شیاطینی از انسانها نیز وجود دارد؟
حضرت فرمود: «نعم هم شر من شیاطین الجن»: «بله آنها از شیاطین جن بدترند

 

 

 

 

 

نظور از عبارت(رب اعوذ بک من همزات شياطين) چيست؟ مگر ما چند شيطان داريم؟


1
ـ کلمه شیطان از نظر لغویین بزرگ :
لسان العرب گفته است:
شَطونٌ: طويل أَعوج.(دراز کج )
شَطَنَ عنه: بَعُدَ.(از آن دور شد)
الشاطِنُ: البعيد عن الحق‏. (دور از حقّ )
الشاطِنُ: الخبيث.
الشيطانُ:حَيَّةٌ له عُرْفٌ.( ماری است که دارای مو است ؛ یا دارای یال است)
انّ العرب تسمي بعض الحيّات شيطاناً ، و قيل: هو حية له عُرْفٌ قبيح المَنْظَر. (همانا عرب بعضی از مارها را شیطان می نامد ، و گفته شده آن ماری است که مو داشته و قیافه ای زشت دارد.)
الشيطان: كل عات متمرد من الجن و الإِنس و الدواب شيطان‏. ( هر مستکبر گردن کشی ، چه از جنّ باشد و چه از انسان و چه از حیوان ، شیطان است.)
در مفردات راغب اصفهانی آمده است:
«
ابو عبيدة گفته است شيطان اسمى است براى هر فرد پليد و بدخوى از جنّ و انس و حيوانات.
لذا در قرآن کریم کلمه شیطان در مورد انسان به کار رفته است.
«
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِن‏.ــــ اينچنين در برابر هر پيامبرى، دشمنى از شياطين انس و جنّ قرار داديم.»( الأنعام : 112)
«
وَ إِذا لَقُوا الَّذينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى‏ شَياطينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ . ـــــ و [منافقان ] هنگامى كه افراد باايمان را ملاقات مى‏كنند، مى‏گويند: ما ايمان آورده‏ايم (ولى) هنگامى كه با شيطانهاى خود خلوت مى‏كنند، مى‏گويند: ما با شمائيم ؛ ما فقط (آنها را) مسخره مى‏كنيم.»( البقرة : 14 )
شیطان به امر مضطرب نیز گفته می شود. عرب در مثل می گوید: ما ليلة الفقير الّا شيطان (شب فقير و بينوا چيزى نيست مگر شبى با اضطراب) و هر خوى زشت و ناپسندى هم در انسان خوى شَيْطَانِي ناميده شده پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «الحسد شيطان و الغضب شيطان»( حسد شیطان است و غضب شیطان است.)
در لغتنامه التحقيق‏ گفته است:
أنّ الأصل الواحد في هذه المادّة: هو الميل عن الحقّ و الاستقامة و تحقّق العوج و الالتواء. و هذا المعنى يتحقّق في الجنّ و الانس و الحيوان و غيرها، و لكنّ كلمة الشيطان ينصرف إطلاقه الى الجنّ، ثمّ الى الانس بقرينة، ثمّ الى الحيوان. ( اصل واحد در مادّه شطن انحراف از حقّ و راستی و تحقق یافتن کجی است. و این معنی در جنّ و انس و حیوان و غیر آنها تحقق پذیر است ؛ لکن اگر کلمه شیطان مطلق گفته شود مراد جنّ است ؛ سپس با قرینه انسان مراد است و در رتبه سوم حیوان است.)
حاصل مطلب:
از قول لغویین چنین بر می آید که کلمه شیطان به هر موجود مضرّ و منحرف و پلید گفته می شود ، و اختصاصی به جنّهای مضرّ ندارد ؛ لکن جنّهای مضرّ از مصادیق بارز واژه شیطان هستند ؛ میکروبها بیماری زا نیز از آن جهت که موجوداتی زیان آورند می توانند مصداق واژه شیطان باشند. لذا کلمه شیطان را در روایات بهداشتی نمی توان به سادگی بر شیاطین جن ّ اطلاق نمود ؛ چون کشفیّات علمی قرینه هستند که مراد از شیطان در این روایات میکروبها هستند.

2
ـ طبق آنچه گفته شد معلوم می شود که گروهی از جنّها و انسانها جزء شیاطین محسوب می شوند.
منظور از شیاطین انس ، انسانهایی هستند که مانند شیاطین جنّ بر ضدّ خدا و دین او اقدام نموده ، انسانها را با انواع فریبها از راه خدا دور می سازند یا اعمالی شیطانی انجام می دهند. بر همین مبنا بود که امام خمینی ـ قدس سرّه ـ حکومت آمریکا را شیطان بزرگ لقب دادند. پس شیاطین انس از حیث بشر بودن تفاوتی با انسانهای عادی ندارند و تنها از نظر فکری و اعتقادی و عملی در مسیر شیاطین جنّ قرار داشته ، دانسته یا نادانسته کارمندان شیطان می باشند.
شیاطین جنّ نیز منحرفین و کفّار جنّ را گویند که کارشان وسوسه ی جنّهای مومن و انسانهاست. رئیس و بزرگ این شیاطین ، جنّی است به نام حارث که به خاطر عبادت زیادش در جمع ملائک داخل شده بود ؛ و در جریان سجده بر آدم (ع) نافرمانی و گردنکشی نمود و از جمع ملائک رانده شد. و چون بنای آزار انسانها را گذاشت و تبدیل به موجودی مضرّ گشت ، او را شیطان گفتند. و چون از رحمت خدا نامید گشت ، او را ابلیس گفتند ؛ چون ابلیس یعنی ناامید. آنگاه گروهی از جنّها و انسانها نیز راه او را پی گرفتند و شیاطین انس و جنّ نامیده شدند. لذا لفظ شیطان عامّ است و لفظ ابلیس خاصّ. شیاطین انس و جنّ را حزبُ الشیطان نیز می گویند. « اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ ــــ شيطان بر آنان مسلّط شده و ياد خدا را از خاطر آنها برده؛ آنان حزب شيطانند! بدانيد حزب شيطان زيانكارانند. » (المجادلة:19)
از برخی روایات چنین استفاده می شود که اکثر شیاطین جنّی از فرزندان خود ابلیس می باشند ؛ و از میان فرزندان او تنها یکی ایمان آورده به اسم « هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس » که به دست حضرت نوح (ع) توبه نمود و از نیکان گشت و در زمان رسول الله(ص) خدمت حضرت رسید و توسّط امیرمومنان (ع) قرآن را آموخت. نیز در روایات آمده که تعداد شیاطین جنّ دو برابر بنی آدم است. باز در روایات وارد شده که شیاطین فراوانی گرد مومنان می چرخند چنانکه مگسها گرد گوشت می چرخند.

نقش شیاطین در زندگی انسان

در مقاله حاضر نویسنده با معرفی شیطان و شیاطین انسی و جنی، به نحوه القائات و وسوسه های آنها به انسان می پردازد و به برخی روشهای آنها برای گمراهی انسانها و تأثیرگذاری بر زندگی فردی و جمعی بشر اشاره می کند اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم.
بازخوانی ماهیت و نقش شیطان
شیطان به عنوان کسی که با سرکشی از فرمان های خداوند در مسیر تکاملی دیگران قرار می گیرد، دشمن واقعی انسان است. این موجود می تواند ابلیس و یا جنیان و یا نوع بشر باشد. از این رو قرآن در آیات بسیاری به شیاطین جنی و انسی اشاره می کند و در سوره ناس به انسان گوشزد می کند که از شر شیاطین انسانی و جنی به خداوند پناه ببرد، زیرا شیاطین به دلیل دو رویی و نیرنگ، رفتاری را در پیش می گیرند که آدمی را می فریبد و به نام دوست کینه و حسادت و حقد خویش را چون خنجری از پشت بر جان آدمی و زندگی پاک و طیب او وارد می سازد و از مسیر تکامل و رشد و بالندگی فردی و اجتماعی باز می دارد.
هر چند که در بسیاری از آیات، واژه شیطان بر نماد اصلی شیطنت یعنی ابلیس جنی بار می شود ولی این مورد از باب انطباق و بیان مصداق کامل و تمام است و انصراف به مصداق اتم و کامل، مخصص عموم معنایی و مفهومی آن نیست و معنای آن را به این فرد کامل، اختصاص نمی دهد. از این رو، رفتارها و کردارهایی که در قرآن به شیطان به معنی ابلیس نسبت داده می شود می توان بر هر موجود شیطنت بازی از انسان و یا جن صدق کند. بنابراین وقتی از القائات شیطانی سخن به میان می آید می تواند به هر فرمان رمزی و وسوسه و الهامی اطلاق شود که از سوی شیاطین انسی و جنی القا می شود.
برخی از نظریه ها و سبک های زندگی که از سوی برخی از کشورها و مجامع به ظاهر علمی ارایه می شود و در داخل جامعه اسلامی از سوی برخی دیگر از دوستان ایشان تکرار و واگویه و یا بومی سازی می گردد در این حوزه قرار می گیرد.
بازخوانی نقش شیطان در زندگی با توجه به آموزه های وحیانی قرآن به معنی آن است که قرآن همواره زنده است و همانند خورشید بر جهان آدمی و محیط زیست او نورافشانی می کند. زنده بودن آیات به این معناست که با توجه به مصادیق امروزی باید آیات را تطبیق کرد و به تعبیر علامه از روش جری و تطبیق بهره برد.
اگر در گذشته قومی به نام واقفیه به عنوان «مغضوب علیهم» نامیده می شدند، امروز می تواند فرقه های باطلی باشند که در گوشه و کنار ایران و جهان اسلام به عنوان فرقه های مذهبی قدعلم می کنند و اگر در گذشته «مغضوب علیهم» به یهود و غاصبان خلافت و مانند آن اطلاق می شد امروز بر گروه های دیگر تطبیق داده می شود.
نقش تخریبی که قرآن برای شیاطین جنی و انسی بیان می کند نشان می دهد که آدمی با دشمنان خطرناکی رو به رو است که جز تباهی و نابودی او را نمی خواهند و از آن جایی که شناخت جامع و کاملی از توانایی ها و قدرت های آدمی دارند می کوشند با روش های مقبول و مورد پسند آدمیان در درون دل ها و یا جوامع آنان نفوذ کرده و آنان را از درون، مدیریت و مهار کرده و ولایت خود را بر ایشان اعمال نمایند.
خداوند از مؤمنان می خواهد با شناخت از این دشمنان خطرناک، خود را برای مقابله با هر گونه توطئه و دسیسه آنها آماده سازند. در این جا به برخی از رفتارهای شیاطین برای تاثیرگذاری در زندگی فردی و جمعی بشر اشاره و راه های مقابله با آن در حد امکان براساس آیات توضیح داده می شود.
القائات شیطانی
شیاطین سخنان باطل و ناروای خویش را هرگز به طور مستقیم بیان نمی کنند بلکه آن را آراسته و با بهره گیری از همه سازوکارهای روان شناسی و آرایه های ادبی در بهترین و زیباترین شکل عرضه می کنند. خداوند در آیه ۱۱۲ سوره انعام به ظاهر پسندیده و زیبای کلام و نظریات و برنامه های آنان اشاره می کند و می گوید: یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا؛ آنان سخنان تزیین شده و آراسته ای را به یک دیگر القا می کنند که جز غرور در آن چیزی نیست.
بارها در جامعه دیده شده که عده ای از دوستان آمریکا و هواداران نظریه لیبرال دمکراسی غربی نظریه هایی را در قالب علمی از آمریکایی ها گرفته و آن را در شکل بومی سازی شده در جامعه به صورت گفتمان طرح می کنند و با بهره گیری از روش روان شناسی غرقه سازی، جامعه را در جو و فضایی قرار می دهند تا ناخواسته همان مسایل را تکرار کند.
بهره گیری از همه اصول روان شناسی و مردم شناسی و آرایه های ادبی و کلامی، این امکان را به آنان می بخشد تا با ظاهری زیبا، کالای بنجل و بی ارزش خود را عرضه کنند و گروهی را فریب دهند. شگفت این که قرآن بیان می کند اولین کسانی که در دام القائات شیطانی قرار می گیرند کسانی هستند که به عنوان دوستان آنان در داخل حرکت می کنند. این سخنان و القائات شیطانی و نظریه های به ظاهر علمی و آراسته و مفید، موجبات غرور و فریب دوستان داخلی ایشان را فراهم می کند و گمان می کنند به بلندترین و کامل ترین نظریه های علمی و سازنده دست یافته اند و آن را ناخودآگاه تحت تاثیر غرور بی جا تکرار می کنند و بی آن که دارای پشتوانه علمی و مردمی باشد می کوشند تا آن را اجرایی کنند و این گونه است که از نظر قرآن نخستین زیان کنندگان همان دوستان فریب خورده ایشان هستند.
تاکید بر واژگان «زخرف القول» و «غرور» بر این اساس است که این نظریه ها و آموزه های دستوری و برنامه های القایی از سوی شیاطین بیرونی، تنها دارای ظاهری آراسته و فریبنده است و در دورن از محتوای بلند و قابل قبول تهی است. از سوی دیگر شیوه بیان و ارائه آن از سوی شیاطین بیرونی به گونه ای است که دوستان درونی آنان را گرفتار غرور می کند و این گمان در آنان تقویت می شود که می توانند بدان اعتماد کرده و برای دست یابی به قدرت و حکومت از آن شیوه ها و برنامه ها سود برند، در حالی که این واژگان و برنامه ها و نظریه های القایی جز غرور و فریب چیزی نیست.
خداوند در آیات ۲۲۱ و ۲۲۵ به برخی از برنامه های فریبنده شیاطین بیرونی اشاره می کند که چگونه با خط دهی و ترسیم خطوط اصلی و جزیی می کوشند تا دوستان داخلی شان از آنها بهره برده و اهداف شیاطین بیرونی را اجرایی کنند. در این آیات سخن از کسانی است که با تولید اشعار و ترانه های باطل و زشت و نابهنجار می کوشند جو جامعه را آلوده و فضا را برای نفوذ افکار و اندیشه های باطل فراهم سازند.
در جهان امروز این روش هر چند در شکل و قالب ترانه های زشت و زننده ادامه دارد و برخی از ترانه سرایان با القاء مفاهیم و واژگان زشت، فضای نابهنجار را گسترش می دهند و بر انجام زشتی ها و بزهکاری ها تشویق می کنند ولی با بهره گیری از ابزارهای جدیدتر آن را به روز کرده اند در حال حاضر شیاطین داخلی متاثر از شیاطین بیرونی و القائات آنان مفاهیم زشت و زننده ای را در شکل فیلم ها و تصاویر ماهواره ای به سمت وسوی دوستان خویش می فرستند و آنان همان مفاهیم و فیلم ها را تکرار می کنند تا زمینه های هنجارشکنی جمعی را فراهم آورند.
قرآن در این آیات به مومنان جامعه هشدار می دهد که اگر می خواهید دوست را از دشمن بشناسید به کسانی بنگرید که با بهره گیری از القائات شیاطین، بیرونی، واژگان و مفاهیم زشت را در جامعه گسترش می دهند و با تولید سوژه های تو خالی جذاب، مردم را به هر سوی می کشانند.
استفاده
از فطرت زیبائی دوستی
تاکید آیات بر این که شیاطین با بهره گیری از روان شناسی و ابزارها و سازوکارهای موردپسند اقدام می کنند از آن روست که آدمی را زمانی می توان به هر سمت و سو کشاند که براساس فطرت و طبیعت ذاتی او امری زیبا و پسندیده به وی نمایانده و مفاهیم باطل در قالب های پسندیده به وی عرضه شود. آن گاه است که افراد جامعه ناخودآگاه به هر سمت و سویی که آنان می خواهند حرکت می کنند. این همان چیزی است که قرآن از آن به «وادیهیمون» تعبیر می کند.
این القائات شیطانی همواره مورد رضایت منکران به خدا و معاد (انعام آیه ۱۱۲ و ۱۱۳) دروغگویان گناهکار (شعراء آیه ۲۲۱ و ۲۲۳) شاعران منحرف (همان) و در زمان ما فیلم سازان منحرف و هنرمندان زشت کار و نیز کسانی است که به خدا کافر هستند (انعام آیه ۱۱۲ و ۱۱۳)؛ زیرا آنان کسانی اند که سود خویش را در زشت کاری می جویند و افزایش نابهنجاری در جامعه و دامن زدن به آن موجب می شود تا شرایط برای بهره گیری و استثمار و استعمار آن فراهم تر گردد و آنان بتوانند مردم را به هر سویی که می خواهند ببرند و برگرده شان سوار شوند.
تاثیرپذیری از شیاطین
البته در هر جامعه ای گروهی از افراد سست ایمان و بیمار دل وجود دارد که اگر زمینه های مناسبی برای آنان فراهم شود به سوی باطل و زشت و نابهنجار گرایش می یابند و در صورت سلامت جامعه در مسیر کمالی قرار می گیرند.
نخستین کسانی که تحت تاثیر القائات شیاطین بیرونی و دوستان درونی و داخلی آنان قرار می گیرند همین گروه بیماردلان هستند (حج آیه ۵۲ و ۵۳) اینان انسان های عاطفی و احساسی هستند که تحت تاثیر جو و فضای فرهنگی و گفتمان ها قرار می گیرند و اگر گفتمان به شکلی باشد که نابهنجاری ها را القا کند بدان سمت کشیده می شوند و خود ناخودگاه و یا آگاهانه بدان دامن می زنند.
دومین دسته از تاثیرپذیرندگان گفتمان ها و غرقه سازی های دشمنان و شیاطین، برخی از دوستان نادان و ناآگاه هستند که متاثر از زیبایی ها و زخرف القول دشمنان عمل می کنند. خداوند در آیه ۱۲۱ سوره انعام به مدیران و مسئولان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی هشدار می دهد که مواظب این گروه باشند؛ زیرا هنگامی که دشمنان به دوستان داخلی خود مسایل و مفاهیمی را القا می کنند آنان با بهره گیری از همین فضای جهل و نادانی سود جسته و به مجادله و گفت وگوی جدلی می پردازند و شبهاتی را القا می کنند که دوستان نادان جذب این القائات شیطانی می شوند. بنابراین ضرورت آمادگی برای مقابله با شبهات و القائات جدلی آنان امری لازم و بایسته است و زمینه های فرهنگی به گونه ای باید فراهم شود که به سرعت به مقابله با این گفتمان جدلی و شبهات شیطانی برخیزند تا عموم افراد جامعه که توده مردم معمولی و عادی هستند از آن متاثر نشوند.
تزیین و بهره گیری از آرایه ها
چنان که گفته شد انسان به طور طبیعی و فطری به زیبایی ها گرایش دارد؛ زیرا کمال را در زیبایی ها می بیند و چون آدمی به کمال گرایش دارد و از نقص گریزان است، به زیبایی ها دل می بندد. این مساله خود عاملی مهم برای فریب و گمراهی آدمی می شود و لذا شیاطین با بهره گیری از انواع مسایل فریبنده و زیبا، به جنگ ملتی می روند که می کوشد به کمال دست یابد و شکوفایی را تجربه کند.
خداوند در آیه ۱۱۲ به مسئله بهره برداری شیاطین از هنر تبلیغاتی و آراستن باطل و نظریه های نادرست و رفتارهای نابهنجار خود برای فریب توده مردم اشاره می کند و می فرماید این گونه رفتارها همواره در طول تاریخ وجود داشته است و در برابر هر پیام آور حق، دشمنانی بوده اند که با آراستن کلام باطل و نظریه های خلاف وحی و حق و حقیقت می کوشیدند تا جایگزین هایی برای آن قرار دهند. از این رو گفته شده در برابر هم علم حقی که در طول تاریخ افراشته شده ده ها و صدها علم باطل همانند و هم رنگ آن افراشته شده و می شود.
مهم ترین نقشی که ابلیس به عنوان سرمدار و نماد حرکت های شیطانی در این حوزه بازی می کند این است که هر باطلی را به گونه ای تزیین می کند که بتواند مردم را بفریبد و به سوی هبوط و سقوط بکشاند. (انفال آیه ۱۱۲)
خداوند در آیه ۴۸ سوره انفال به نمونه تاریخی تزیین ابلیس اشاره می کند و می گوید ابلیس به یاران خویش چنین القا کرده بودکه آنان پیروزند و می توانند باحمله به پیامبر(ص) و یارانش، جامعه را در امنیت قرار دهند و سنت های خود را حفظ کنند.
درحقیقت تلاش شیطان این است که سنت ها و قوانین باطل و خرافی را به شکلی تزیین کند که مورد پسند باشد. در همین آیه سخن از تزیین اعمال و رفتار دوستان شیاطین است که چگونه ابلیس آن را می آراید. چنان که اعمال زشت برخی ها چون فرعون را برای او آراست و برای وی و دوستان درباری اش چنین القا کرد که اعمال و رفتار شما درست است و اگر به موسی ایمان آورید شما را از سرزمینتان بیرون می راند و عزت و اقتدارتان را تصاحب می کند.
آیه ۴۲ و ۴۳سوره انعام نیز به این نقش تزیین گر و آراستن شیاطین اشاره می کند و در آیه ۶۳ سوره نحل آن را به تمام طول تاریخ بشریت تعمیم می دهد.
این گونه بود که تزیین اعمال نادرست و نابهنجار مردم موجب شد تا قوم عاد و ثمود با وسوسه های شیطانی و تزیین او، گرفتار خشم و عذاب الهی شوند. (عنکبوت آیه ۳۸)
شبهه افکنی
شیاطین جنی و انسی همواره می کوشند تا شبهات مختلف را در جامعه القا و مردم را از پذیرش حق و اطاعت آن بازدارند. (حج آیه ۵۲) این شبهات همه حوزه ها را شامل می شود و بیش ترین تلاش شیاطین این است که حوزه بینشی و اعتقادی انسان ها را مورد هجوم شبهات خویش قرار دهند تا تزلزل در آن، موجب تغییر در رفتارهای ایشان شود. این گونه است که دشمنان همواره نوک تیز حملات خویش را به سوی اعتقادات و باورهای مردم می گیرند.
شبهات اخیری که در غرب از سوی شیاطین و دوستان ایشان در داخل تکرار می شود شبهاتی است که اصل وحی را مورد تهدید قرار داده و بنیاد اسلام را تضعیف می کند. در این حالت است که خداوند از مومنان می خواهد در برابر این گونه شبهه افکنی های دشمنان به خداوند پناه ببرند. البته خداوند خود حفظ دین و اصل آن را تضمین کرده است (حج آیه ۵۲) ولی بر ماست که خود را در برابر دشمنان و القائات آنان آماده کنیم.
شیاطین نقش های بسیار مخربی در زندگی بشر دارند که در این جا به تعداد محدودی از آن ها اشاره شد و بیان همه آنها مقاله ای تفصیلی می طلبد.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    از سايت ما رضايتداشتيد؟
    ايا از خود راضي هستيد؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 112
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 51
  • آی پی دیروز : 19
  • بازدید امروز : 82
  • باردید دیروز : 53
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 309
  • بازدید ماه : 218
  • بازدید سال : 6,691
  • بازدید کلی : 128,002
  • مهدي

    دعا كنيد براي ظهور

    حضرت مهدي