نبرد آخرالزمان: قرقیسیا
زمان ارسال : ۱۳۹۱/۱۱/۲۹ ۰۲:۰۰:۲۵ - نویسنده : payameghasedak
روايتهاي اسلامي خبر از وقوع جنگها، فتنهها و آشوبهاي گسترده و فراوان در آخرالزمان و در آستانه ظهور امام مهدي (ع) ميدهند؛ فتنههايي كه پي در پي ميرسند و سرزمينهاي بسياري را در برمي گيرند.
رسول گرامي اسلام (ص) از اين فتنهها و آشوبها چنين ياد ميكنند:
تكون فتنة بعدها فتنة: الاولي في الاخرة كثمرة السوط يتبعها ذباب السيف... ثمّ يكون بعد ذلك فتنة تستحلّ فيها المحارم كلّها. ثمّ تأتي الخلافة خير أهل الارض و هو قاعد في بيته.
فتنهاي به پا ميشود و به دنبال آن فتنهاي ديگر برميخيزد.فتنه اولي در مقايسه با دومي همانند تازيانه خوردن است در مقايسه با ضربات لبه تيز شمشير!
سپس فتنهاي پديد ميآيد كه همه محرمات در آن حلال شمرده شود! آنگاه خلافت به بهترين مردم روي زمين ميرسد در حالي كه او در خانهاش نشسته باشد.
آن حضرت در روايت ديگري به گستردگي و تنوع اين فتنهها اشاره كرده، ميفرمايند:
لتاتينّكم بعدي أربع فتن: الاولي تستحلّ فيها الدماء و الثانية تستحل فيها الدماء و الاموال و الثالثة تستحلّ فيها الدماء و الاموال و الفروج و الرابعة صماء عمياء مطبقة تمور مور السفينة في البحر، حتي لا يجد أحد من الناس ملجأ، تطير بالشام و تعشي العراق و تخبط الجزيرة يدها و رجلها، يعركالانام البلاء فيها عركالاديم، لا يستطيع أحد أن يقول فيها: مه، مه!!! لا ترفعونها من ناحية إلاّ انفتقت من ناحية أخري.
بعد از من چهار فتنه بر شما فرود آيد كه در اولي خونها مباح ميشود، در دومي خونها و ثروتها مباح ميگردد، در سومي خونها و ثروتها و ناموسها مباح ميشود و در چهارمي آشوبي كور و كر جهان را مضطرب ميسازد آنچنانكه كشتي غول پيكر آبهاي مجاور را مضطرب كند،
اين فتنه شما را زير پر ميگيرد و عراق را ميپوشاند و در جزيره دست و پا ميزند، مردم تلخي حوادث و فشار آشوب را لمس ميكنند، آنچنانكه پوست به هنگام دباغي شدن فشار وارده را لمس ميكند. كسي قدرت يك كلمه سخن گفتن نخواهد داشت!
اين فتنه در نقطهاي آرام نمييابد جز پس از آنكه در نقطهاي ديگر بيداد كند.
آنچنان كه از روايات برميآيد، يكي از بزرگترين اين فتنهها، درگيري و نبردي است كه در منطقه «قرقيسيا» رخ ميدهد. هم در منابع شيعي و هم در منابع اهل سنت به اين نبرد اشاره و از جزئيات آن خبر داده شده است.
مقاله حاضر تنها در پي آن است كه گزارشي اجمالي از آنچه در اين منابع آمده، ارائه نمايد. و ان شاء الله تحليل جامعتر اين رويداد را در فرصتي ديگر پي ميگيريم .
در اين مقاله ابتدا پارهاي از روايات شيعه و اهل سنت را كه در آنها به گستردگي و بزرگي نبرد «قرقيسيا»اشاره شده نقل ميكنيم و در ادامه نيز به بررسي موقعيت جغرافيايي اين منطقه، دلايل و زمينههاي بروز اين نبرد، طرفين نبرد و زمان وقوع آن ميپردازيم:
1. نبرد قرقيسيا در روايتهاي اسلامي
روايتهاي شيعه و اهل سنت به نبرد قرقيسيا اشاره كرده و از بزرگي و بينظير بودن اين رويداد سخن گفتهاند. امام باقر(ع) در روايتي خطاب به «ميسّر» ضمن پرسش از فاصله محل اقامت او تا قرقيسيا به بزرگي و بيسابقه بودن نبردي كه در اين منطقه رخ خواهد داد اشاره كرده، ميفرمايند:
يا ميسرّ! كم بينك و بين قرقيسا ] قرقيسيا [ ؟ قلت: هي قريب علي شاطيء الفرات. فقال: أما أنّه سيكون بها وقعة لم يكن مثلها منذ خلق الله تبارك و تعالي السماوات و الارض، ولايكون مثلها مادامت السماوات والارض مأدبة للطير، تشبع منها سباع الارض و طيور السماء !
اي ميسر! از اينجا تا قرقيسا ] قرقيسيا [ چقدر راه است؟ عرض كردم: همين نزديكيها است، در ساحل فرات قرار دارد. پس فرمودند: امّا در اين ناحيه واقعهاي رخ خواهد داد كه مانند آن از زماني كه خداوند تبارك و تعالي، آسمانها و زمين را آفريده اتفاق نيفتاده و تا زماني هم كه آسمانها و زمين برپا هستند مانند آن اتفاق نخواهد افتاد. سفرهاي است كه درندگان زمين و پرندگان آسمان از آن سير ميشوند.
و نيز از ايشان نقل شده است كه:
إنّ لولد العباس والمرواني لوقعة بقرقيسيا يشيب فيها الغلام الحرور و يرفع اللّه عنهم النصر و يوحي إلي طير السماء و سباع الارض، اشبعي من لحوم الجبارين. ثم يخرج السفياني.
همانا واقعهاي براي فرزندان عباس و مرواني در قرقيسيا روي خواهد داد كه پسر نوجوان در آن پيشامد پير گردد و خداوند هر گونه ياري را از ايشان برگيرد و به پرندگان آسمان و درندگان زمين الهام كند كه از گوشت تن ستمگران خود را سير كنيد. سپس سفياني خروج خواهد كرد.
امام باقر(ع) در روايت ديگري به ارتباط نبرد قرقيسيا و خروج سفياني اشاره كرده، ميفرمايند:
... يمر جيشه (السفياني) بقرقيسيا، فيقتتلون بها فيقتل من الجبارين مائة الف . و يبعث السفياني جيشاء الي الكوفه وعدتهم سبعون الفا...
سپاهيان سفياني از قرقيسيا عبور خواهند كرد و در آنجا به نبرد خواهند پرداخت، پس صد هزار نفر از ستمگران ] در آنجا [ به قتل خواهند رسيد.
آنگاه سفياني سپاهي را به سوي كوفه روانه ميسازد كه تعداد آنها به هفتاد هزار نفر ميرسد .
آن حضرت همچنين به شمار كشته شدگان در اين نبرد اشاره كرده، ميفرمايند:
تبني مدينة ممّا يلي المشرق يكون فيها وقعة لم يسمع أهل ذلك الزمان بمثلها، ثم تنجلي هي و الوقعة التي في الشام عن أربع مائة ألف قتيل ثم يخرج المهدي في أثر ذلك لاترد له راية.
شهري در طرف شرق ساخته ميشود كه در آن حوادثي روي ميدهد كه هرگز مردم آن زمان نظير آن را نشنيدهاند. آنگاه آن حادثه و يك حادثه ديگر كه در شام روي ميدهد مجموعاً چهار صد هزار كشته برجاي ميگذارد و به دنبال آن حضرت مهدي ظاهر ميشود و هرگز سپاهش شكست نميخورد.
امام صادق(ع) نيز در روايتي، در مورد نبرد قرقيسيا چنين ميفرمايند:
إن للّه مائدة (وفي غير هذه الرواية مادبة) بقرقيسياء يطلع مطلع من السماء فينادي يا طير السماء و يا سباع الارض هلمّوا إلي الشبع من لحوم الجبارين.
همانا براي خداوند در قرقيسيا سفرهاي است كه سروش آسماني از آن خبر ميدهد؛ پس ندا ميكند اي پرندگان آسمان و اي درندگان زمين براي سير گشتن از گوشت ستمكاران شتاب كنيد.
يكي از محققان معاصر نيز در كتاب خود به اين حديث اشاره كرده و ذيل آن مينويسد:
چنانكه روايت اشاره ميكند، عرصه نبرد، بيابان خشك و بي آب و گياه است و آنها اجساد كشتگان خود را دفن نميكنند و يا قادر به دفن آنها نيستند، از اين رو پرندگان آسمان و درندگان زميني از گوشت لاشههاي آنها شكم خود را سير ميكنند و اينكه سربازان كشته شده نيز ستمگرند؛ زيرا كه آنها سربازان جباران و ستم پيشگان ميباشند. يا اينكه در ميان آنها شمار زيادي از افسران و فرماندهان ستمكار از دوطرف وجود دارد.
منابع اهل سنت نيز به نقل رواياتي پرداختهاند كه بيانگر شدت درگيري در قرقيسيا است؛ از جمله روايت زير كه ابن حماد آن را نقل ميكند:
... ظهر السفياني بجيشه عليهم، فيقتل الترك و الروم بقرقيسيا حتي تشبع سباع الارض من لحومها.
سفياني با سپاهيانش بر آنها غالب ميشود و ترك و روم را در قرقيسيا به قتل ميرساند تا اينكه درندگان زمين از گوشت آنها سير ميشوند.
او در روايت ديگري از امام علي (ع) نقل ميكند كه: يظهر السفياني علي الشام، ثم يكون بينهم وقعة بقرقيسيا، حتّي يشبع طير السماء و سباع الارض من جيفهم...
سفياني بر شام غالب ميشود، آنگاه در قرقيسيا نبردي بين آنها رخ ميدهد، تا اينكه پرندگان آسمان و درندگان زمين از كشتههاي آنها سير ميشوند.
2. موقعيت جغرافيايي قرقيسيا
«قرقيسيا» شهري در شمال سوريه است كه در محل التقاي رود «خابور» با «فرات» قرار گرفته است. اين شهر پيش از اسلام «كيركسيون» نام داشت و در سال نوزدهم هجري به دست مسلمانان فتح شد و قرقيسيا نام گرفت.
در كتاب جغرافياي تاريخي سرزمينهاي خلافت شرقي درباره قرقيسيا چنين توضيح داده شده است:
در حدود دويست ميلي پايين رقه، قرقيسيا كه همان كركيسيوم قديم است، در ساحل چپ دجله، جايي كه رودخانه خابور آبهاي زيادي خود را در آن ميريزد واقع است.
ابن حوقل درباره قرقيسيا گويد شهري قشنگ است كه در آغوش باغستاني قرار داد. ياقوت و حمدالله مستوفي هر دو آن را محلي دانستهاند كه كوچكتر از رحبه كه شش فرسخي قرقيسيا و در جانب غربي فرات است.
« ابن رسته » قرقيسيا( Qarqisiya ) را از شهرهاي اقليم چهارم و از حوزههاي ناحيه جزيره معرفي ميكند.
«ابن خردادبه» در المسالك و الممالك پس از آنكه موقعيت قرقيسيا بر ساحل فرات را توصيف ميكند به بيان فاصله آن تا بغداد ميپردازد و تمامي منازل ميان اين دو را نام برده و به فاصله هر يك از ديگري نيز اشاره ميكند.
بر اساس محاسبه وي فاصله اين دو شهر از يكديگر در حدود نود و چند فرسخ است.
در معجم البلدان طول و عرض جغرافيايي اين شهر به نقل از بطلميوس ذكر شده است:
بطلميوس ميگويد: طول ] جغرافيايي [ شهر قرقيسيا 64 درجه و 45 دقيقه و عرض آن 35 درجه است. اين شهر جزء اقليم چهارم است.
يكي از محققان معاصر در مورد موقعيت جغرافيايي قرقيسيا مينويسد:
امروزه خرابههاي آن نزديك شهر «دير زور» سوريه قرار دارد. قرقيسيا نزديك مرزهاي سوريه ـ عراق است و به مرزهاي تركيه ـ سوريه نسبتاً نزديك ميباشد.
3. دلايل و زمينههاي نبرد قرقيسيا
آنچنان كه از روايات و بر ميآيد نبرد قرقيسيا بر سر گنجي است كه در ناحية فرات پيدا ميشود. ابن حماد به نقل از پيامبر اكرم (ص) از اين گنج چنين گزارش ميدهد:
تحسر الفرات عن جبل من ذهب و فضّة فيقتل عليه من كلّ سبعة تسعة ، فإذا أدركتموه فلا تقربوه .
فرات از كوهي از طلا و نقره پرده بر ميدارد سپس بر سر آن جنگ ميشود به طوري كه از هر نه نفر، هفت نفر كشته ميشود، پس هرگاه آن را درك كرديد به آن نزديك نشويد.
همين مضمون با الفاظي مشابه در روايات ديگري كه از پيامبر گرامي اسلام(ص) نقل شده، آمده است؛ كه از جمله ميتوان به روايت زير اشاره كرد:
تحسر الفرات علي جبل من ذهب، فيقتتل الناس عليه فيقتل عليه من كل مائة تسعين أو قال تسعة كلّهم يري أنّه ينجو.
فرات از كوهي از طلا پرده بر ميدارد، سپس مردم بر سر آن به نبرد بر ميخيزند و از هر صد نفر، نود نفر (و يا فرمود:نه نفر ) در اين نبرد كشته ميشوند، هر يك از آن مردمان گمان ميكنند كه نجات مييابند.
در الفتن و الملاحم ابن كثير نيز به نقل از رسول خدا(ص) به پيدا شدن گنج اشاره شده است:
يوشك الفرات أن يحسر عن كنز من ذهب، فمن حفره فلا يأخذ منه شيئاً.
به زودي فرات از گنجي از طلا پرده بر ميدارد، پس هر كس آن را يافت، نبايد چيزي از آن بر گيرد.
ابن كثير در جايي ديگر نيز از آن حضرت روايت ميكند كه:
لا تقوم الساعة حتي يحسر الفرات عن جبل من ذهب يقتتل الناس، فيقتل من كلّ مائة تسعة و تسعون، يقول كلّ رجل منهم: لعلّي أكون أنا الّذي أنجو.
قيامت بر پا نميشود، تا اينكه فرات از كوهي از طلا پرده بر ميگيرد ] در آن زمان [ مردم با يكديگر به نبرد برميخيزند. پس، از هر صد نفر، نود و نه نفر كشته ميشود، هر يك از آن مردمان ميگويد: شايد من كسي باشم كه نجات مييابم .
ابن حسام جونپوري نيز در البرهان في علامات مهدي آخر الزمان به ماجراي كوه طلا در فرات اشاره دارد:
لا تقوم الساعة حتي يحسر الفرات عن جبل من ذهب يقتتل عليه الناس و يقتل تسعة أعشارهم.
قيامت برپا نميشود، مگر اينكه فرات كوهي از طلا را آشكار ميسازد، مردم بر سر آن گنج به نبرد برميخيزند و نفه دهم آنها كشته ميشوند.
نويسنده كتاب عصر ظهور در بحث از جنبش سفياني چنين آورده است:
... هدف اصلي سفياني از جنگ عراق سلطه يافتن بر آن كشور و ايجاد مقاومت در برابر نيروهاي ايراني و زمينه سازان ظهور حضرت، كه از مسير عراق به سوي سوريه و قدس پيش ميروند خواهد بود.
ولي در راه عراق در اثر حادثة عجيبي جنگ قرقيسيا رخ ميدهد و آن حادثه پيدا شدن گنجي در مجراي فرات و يا نزديك مجراي رود فرات است.
به طوري كه عدهاي از مردم براي دست يافتن به آن، دست به تلاش ميزنند و آتش جنگ بين آنها شعله ور ميشود و بيش از صدهزار تن از آنها كشته ميشوند و هيچ يك به پيروزي قطعي نميرسند و به آن گنج دست نمييابن. بلكه همگي از آن منصرف شده و به مسايل ديگر مشغول ميشوند.
ناگفته نماند كه ايشان نيز رواياتي در مورد پيدا شدن گنج نقل ميكنند، از جمله روايت زير كه در نسخه خطي ابن حماد به نقل از پيامبراكرم (ص) وارد شده است:
فتنه چهارم هجده سال به طول ميانجامد، سپس در آن هنگام كه بايد پايان ميپذيرد و تحقيقاً نهر فرات از كوهي از طلا پرده بر ميدارد و مردم براي رسيدن به آن به جان يكديگر ميافتند و از هر نفه تن هفت تن كشته ميشوند.
قابل ذكر است كه بيشتر اين روايات از نظر سند ضعيف هستند.
4. نيروهاي درگير در نبرد قرقيسيا
بنابه آنچه از روايات اهل سنت به دست ميآيد طرفين درگير در نبرد قرقيسيا، تركان، روميان و لشكر سفياني هستند. در اينجا به برخي از رواياتي كه در اين زمينه وارد شدهاند اشاره ميكنيم:
... ظهر السفياني بجيشه عليهم، فيقتل الترك والروم بقرقيسيا... .
سفياني با سپاهش بر آنها پيروز ميشود و ترك و روم را در قرقيسيا ميكشد.
و در جايي ديگر آمده است:
... فعند ذلك تجتمع الترك والروم يقاتلون جميعاً و ترفع ثلاث رايات بالشام، ثم يقاتلهم السفياني حتي يبلغ بهم قرقيسياء.
... پس در آن هنگام تركان و روميان اجتماع كرده و با يكديگر به نبرد برميخيزند و سه پرچم در شام برافراشته ميشود، آنگاه سفياني باآنها جنگ ميكند تا در منطقه قرقيسيا به آنها ميرسد.
در روايت ديگري چنين آمده است:
دخوله (السفياني) الكوفة بعد ما يقاتل الترك والروم بقرقيسياء...
زمان وارد شدن سفياني به كوفه بعد از نبرد او با تركان و روميان در قرقيسيا است .
در روايتي كه عبدالله بن زبير از امام علي(ع) نقل ميكند نيز از حضور دو عبدالله و سپاه آنان در قرقيسيا سخن گفته شده است:
يتبع عبداللّه عبداللّه حتي يلتقي جنودهما بقرقيسيا علي النهر.
عبدالله به دنبال عبدالله برمي خيزد تا اينكه سپاهيان آنها در قرقيسيا در كنار نهر با يكديگر رودرو ميشوند.
منابع شيعي نيز از درگيري لشكر سفياني با تركان خبر ميدهند، مؤلف عصر ظهور در اين زمينه چنين مينويسد:
اما طرف مقابل سفياني در اين نبرد از نظر اكثر روايات تركان هستند ولي منظور از تركان در اينجا چيست؟ آنچه به نظر ميرسد و به طبيعت امر نزديكتر است اينكه آنها سپاهيان ترك زبان هستند؛ چراكه درگيري و نزاع بر سر دارائي است كه نزديك مرزهاي سوريه و تركيه وجود دار...
در كتاب روزگار رهايي نيز احاديث متعددي دربارة تركان ذكر شده و تأكيد ميشود كه فتنة ترك در قرقيسيا انجام ميپذيرد .
در اينجا به برخي از احاديثي كه در كتاب ياد شده آمده و ظاهراً در ارتباط با نبرد قرقيسيا است اشاره ميكنيم؛ درنخستين روايت به نقل از پيامبر اكرم(ص) چنين آمده است:
للترك خرجتان، خرجة فيها خراب آذربيجان و خرجة يخرجون في الجزيرة يخيفون ذوات الحجال فينصر الله المسلمين فيهم ذبح اللّه الاعظم.
براي تركها دو خيزش است كه در يكي از آنها آذربايجان ويران ميشود و در ديگري وارد جزيره ميشوند و پرده نشينان را به وحشت مياندازند. خداوند مسلمانان را پيروز ميگرداند كه كشتار بزرگ الهي در آن روز است.
در روايت ديگري نيز چنين ميخوانيم:
ليردنّ الترك الجزيرة، حتي تسقي خيلهم من الفرات. فيبعث الله عليهم الطاعون فيقتلهم فلا ينجو منهم إلا رجل واحد. و يبعث اللهعليهم ثلجاً فيها صرٌّ وريح وحبيد فءاذا هم خامدون... فيرجع المسلمون إلي أصحابهم فيقولون ءانّ الله قد أهلكهم و كفاكم شرّهم.
بدون ترديد سپاه ترك وارد جزيره خواهند شد تا اسبهايشان از فرات سيراب شوند، آنگاه خداوند بر آنها طاعون را مسلط ميكند و همگي به وسيله طاعون از بين ميروند و به جز يك نفر از آنها باقي نميماند.
خداوند بر آنها برف و تگرگ همراه با سرماي سوزان و طوفان خانمان برانداز فرو ميفرستد و همگي نقش بر زمين ميشوند. مسلمانان به يكديگر نويد ميدهند كه خداوند آنها را هلاك كرد و شر آنها را از شما كوتاه نمود.
5. زمان نبرد قرقيسيا
نبرد قرقيسيا ميان دو واقعه مهم صورت ميگيرد؛ نخست خروج سفياني و دوم ظهور امام مهدي (ع). دراينجا به اختصار به هر يك از آنها اشاره ميكنيم:
1ـ5. خروج سفياني
امام باقر(ع) در مورد واقعه نخست چنين فرمودهاست :
يخرج السفياني يوم جمعة، فيصعد منبر دمشق و يبايع الناس علي أن لا يخالفوا أمره رضوه أم كرهوه ثمّ يخرج إلي الغوطة. فيجتمع ءاليه خمسون ألف مقاتل. ثمّ تختلف الرايات الثلاث. فراية الترك و العجم و هي سواد. وراية لبني العباس صفراء و راية السفياني حمراء. فيغلبهم السفياني بعد أن يقتل منهم ستين ألفاً و يسير إلي حمص فإلي الفرات مروراً بالرّقة و سبا.
سفياني در روز جمعه خروج ميكند و بر فراز منبر دمشق قرار ميگيرد و از مردم بيعت ميگيرد كه هرگز با امر او مخالفت نكنند، چه آن را بپسندند و چه آن را ناخوش دارند.
آنگاه به سوي «غوطه» حركت ميكند و 50 هزار جنگجو در اطراف او گردآيند، آنگاه سه پرچم به اهتزاز در آيد: پرچم تركها و عجمها كه سياهرنگ است. پرچم بني عباس كه زردرنگ است.
پرچم سفياني، كه سرخرنگ است. سفياني بر آنها چيره ميشود، پس از آنكه 60 هزار نفر از آنها را از دم شمشير ميگذارند، آنگاه به سوي «حمص» ميرود و از فرات عبور ميكند و عازم «رقّه» و «سبا» ميشود.
امير المؤمنين علي(ع) نيز از جنگ سفياني با سپاه «ابقع» و «اصهب» خبر ميدهند :
يلتقي السفياني بالابقع فيقتله السفياني و من معه. ثم يقتل الاصهب و أتباعه. ثم لا يكون له هَمّ إلّا آل محمد و شيعتهم و المثول الي العراق. و يمرّ جيشه بقرقيسيا...
سفياني با «ابقع» درگير ميشود سپس او و سپاهيانش را ميكشد. سپس «اصهب» و ياران او را
منبع: موعود